رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

هو الرحمن الرحیم

رختها رو گذاشتم تا وقتی از بیرون اومدم بشورم
وقتی برگشتم دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته 
و رختها هم روی طناب پهن شده.
رفتم پیشش و بهش گفتم: الهی بمیرم مادر
تو با یک دست چطوری این همه لباس رو شستی؟

گفت: مادر جون اگه دو دست هم نداشتم باز وجدانم قبول نمی کرد
من خونه باشم و تو زحمت بکشی

شهید علی ماهانی



کاروانیان تمام روز را در مسیر بودند و همگى بسیار خسته. "حِزام" نیز وسایل را زمین گذاشت، بستر خواب خود را مهیا کرد و زیر آسمان پر ستاره ى بیابان دراز کشید و چشمانش را بست
در خواب دید که جواهرى در دامنش هست که نظیر ندارد؛ نور آن جواهر، شب تاریک بیابان را روشن کرده بود. ناگهان سکوت صحرا شکست و حِزام دید که اسب سوارى به تاخت سمت او مى آمد.سوار به او رسید و گفت:
اى حِزام!آیا حاضرى این جواهر گرانبها را به "امیر" بفروشى؟!
حِزام، مبهوت جلال و ابهت آن مرد، گفت: من قیمتش را نمیدانم
مرد به او گفت:
آیا حاضرى این دُرّ ارزشمند را در عوض چیزى بالاتر از درهم و دینار به "امیر" بفروشى؟
حزام گفت: آن چیز چیست؟
مرد گفت: براى تو و نسل تو شرافت و سیادت ابدى را تضمین مى کنم
حزام با خوشحالى جواهر را به آن سوار داد و مرد نیز آن را در پارچه اى پنهان کرد و رفت...
آفتابِ صحرا همه را از تشنگى زمینگیر کرده بود. پرچمدار، جان بر سر مشک آب گذاشت اما حالا روى زمین افتاده بود، خون از چشم و آب از مشک اش جارى بود. دختر حزام با اشک به پسرش نگاه میکرد که حالا سر به آغوش مادر تمام خلقت داشت
خواب پدر تعبیر شده بود؛
سلام بر مادرى که شرافت و سیادت ابدى براى او و نسل او نوشته شد...

حضرت ام البنین(س)


یکم پای منبر بشینیم 





  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم 

-دیدید که میگن :طرف از همون اول هم شبیه شهدا بود؟!


روز ازل است ...

و بندگان در مقابل الله ایستاده اند ...

برگه ایی سفید را بین خلق الله توزیع می کنند 

دارند برگه ی سرنوشت هرکس را 

به دستان خودش می سپارند 

میان آن سفیدی فقط یک کلمه نوشته اند و می درخشد 

 در همان خط اول : شهادت ...

اما امضایش نکردند ، یعنی نمی کنند 

ماند برای دنیا ، ماند به اینکه چگونه زندگی کنیم 

 کدام مسیر را انتخاب کنیم..

خدایا

 کدام گناه ارزشش را دارد که این پاکی را آلوده کنم؟!


به دنیا  می آییم ...

بعضی ها ، خالص می مانند و کلمه شهادت از آن بالا تکان نمی خورد...

اما برخی ها (یکی خود من )قاطی دارند ، عوض می شوند 

رنگ می بازند ، آلوده می شوند و

 پی در پی کلماتی در ابتدای پرونده قرار می گیرد 

که کلمه شهادت را به پایین و پایین تر هل می دهند 

می رود و در آن آخرها برای خودش جایی پیدا می کند 

 گاه کور سویی از او هست و اکثر نیست ...

غیبت ، تهمت ، دروغ ، نگاه حرام ، حرف نادرست 


به یک بازگشت به عقب مقتدرانه احتیاج دارم/ی/یم ...

- هیچ وقت دیر نیست ...

این را شاهرخ ضرغام ها ، ثابت کرده اند 



ذاکر سیدالشهدا (ع) امید اکبری از اعضاء هیئت فدائیان حسین ع اصفهان در عملیات تروریستی خاش زاهدان به شهادت رسید



  • سیــــده گمنــــام
هو الرحمن الرحیم 

گام‌ دوم انقلاب با تقدیم چندین شهید شروع شد...
و این راه ادامه دارد...


‎گفت :  دوست دارم شهید بشم !
گفتم : شهید خودش را لایق می کند،
فقط طلب نمی کند !

آجرک الله یا بقیه الله
  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

هرکاری می‌کنید فقط مراقب عاقبت به خیری‌تان باشید
 همیشه طوری رفتار کنید
که بتوانید عاقبت به خیری را نصیب خودتان بکنید

سردار شهید مدافع حرم «رضا فرزانه»



آدم ها اندازه معرفتشون از خدا طلب میکنن،
یکی از خدا
خونه،زندگی و ماشین میخواد،
یکی رزق حلال و عاقبت بخیری ؛

اینکه چی از خدا بخوای نشون میده کجای کاری
بنی اسرائیل از خدا غذای جدید و معجزه های چشم درآر میخواستن
 انگار نعوذبالله خدا غولِ چراغ جادو هستش که آرزوهای اینا رو برآورده کنه..

تو اما زرنگ باش، مثل ابراهیمِ خلیل، که از خدا عاقبت بخیریِ نسلش رو خواست..

یکم پای منبر بشینیم 





  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم





تا قیامت سَر سربند تو بی بی دعواست

معنی این سخنم را شهدا میفهمند...


  • سیــــده گمنــــام
هو الرحمن الرحیم

چند روز از عملیات خیبر می گذشت و ما زیر پاتک سنگین دشمن،
در داخل کانالی پناه گرفته بودیم
خمپاره ای آمد و ترکشش سهم پهلوی رحمت الله شد
با وجودی دارد داشت، اجازه نداد به عقب منتقلش کنیم
لبخندی زد و گفت:
«
من تازه می فهمم حضرت زهرا (س) چه می کشیده
همیشه از خدا می خواستم نشانم بده، چطور پهلوی حضرتش شکسته شد
»
حالا خیلی خوب چشیدمش

شهید رحمت الله نیرسی

راوی: هم رزم شهید
کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)
خاطره  ۴۶٫  به نقل از کتاب چشمان بیدار، محمد باقر خاکپور، ص ۱۶



در شکست

پهلو شکست

حرمت شکست

اما مقاومت فاطمه را

هیچ قدرتی نتوانست بشکند

فرهنگ مقاومت ادامه دارد...



بابت نداشتن اینترنت دیر رسیدم 
ولی باید گفت
ما نه تنها برای برای آب و برق مجانی انقلاب نکردیم بلکه حاضریم جانمان را هم مجانی در راه هدفی که حضرت روح الله نشانمان داد بدهیم 
فقط کاش از شهدا و یاران صدیق عقب نیافتیم 
  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

مصطفی مجروح شده بود
از مچ تا بازو، عصب دستش باید عمل می شد
زیر بار بی هوشی نمی رفت
می گفت: اگر می توانید، بدون بی هوشی عملم کنید
ولی اجازه نمی دهم بی هوشم کنید
من یا زهرا(س) میگویم، شما عمل را شروع کنید

شهید مصطفی ردانی پور
کتاب یادگاران، جلد هشت




یکی از شاگردان ایشان نقل میکنند 
بنده به مرحوم آیت الله حجتی میانجی عرض کردم برای ما یک راه میانبری بفرمائید
چون ما مثل شما طاقت اینهمه عبادات و اذکار وریاضات شرعیه
و دستورالعمل های مختلف را نداریم.!
آیت الله حجتی میانجی بعداز شنیدن این جمله اشک در چشمانشان حلقه زد و فرمودند
 بهترین میانبر در امر بندگی
توسل به بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیهااست
خوشا به حال کسی که حضرت زهرا سلام الله علیها اورا قبول کند

پای درس استاد سلامتی 

  • سیــــده گمنــــام