هو الرحمن الرحیم
175غواص دیدند
ما داریم غرق می شویم
خودشان را رساندند
وصیتشان این بود که ولی فقیه را تنها نگذارید ...
سرباز یعنی همین ...
تا
دیدند رهبرشان میگوید من اجازه نمی دهم فوری با دست بسته هم که شده بدون
نام و نشان برگشتند ......
آمدند تا بگویند اینجا کوفه نیست ...
خوش به حالت حضرت ماه ...چقدر عاشق داری
اینها
گفتند ما اجازه نمیدهیم ...
ما هنوز اندر خم پس کوچه ایم ...
حضرت ماه شرمنده ام آقا
کوفی شدیم؟ علی تنها ماند؟ به خودمان آمدیم؟
به گمانم خبرى هست…که شهدا دوباره به رکاب امامشان بازگشتن ....
+ حاج حسین یکتا همیشه هنگام روایت میگفتن هر وقت آقا از چیزی ناراحت یا غمگین بودن
شهدا یه جوری خودشون رو نشون میدادن به ما , تا حواسمون پرت نشه از امام و رهبرمون