همت داشت برای بچه های اطلاعات عملیات صحبت میکرد یه دفعه عصبانی شد (وقتی عصبانی می شد روی پنجه های پاهاش بلند میشد و صورتش سرخ می شد) گفت:
“بچه ها بجنگید اگه نجنگید میان عنانتون رو دست می گیرند”.
پیش خودم گفتم خدایا حاجی چی داره میگه اینا همه وصیت نامه هاشون تو جیبشونه…
گذشت…
شد قطعنامه ۵۹۸٫
یه تیم از اروپایی ها و آمریکایی در قالب سازمان ملل اومدن تهران و ما مسئولیت حفاظتشون رو به عهده داشتیم همه با لباس نظامی بودن بجز یک آمریکایی که با ۲ متر قد لباس گاوچرونی بوشیده بود با تیپ کاملا آمریکایی.
من جلو آسانسور وایساده بودم در که باز شد اومد بیرون یه دونه زد رو شونه من گفت:
hello my friend
خدا میدونه که اونجا شکستم. یه دفعه همت اومد جلوی چشمم که داشت می گفت بچه ها بجنگید، اگه نجنگید میان عنانتون رو دست میگیرن…
(حاج سعید قاسمی)
پی نوشت: دیدن این تصاویر ممکنه برای عده ای خام خیال خوشایند باشه،
برای عده ای هم ممکنه معنی خاصی نداشته باشه ولی برای اونهایی که استخون
های جگر گوشه هاشونو هنوز که هنوزه دارن روی تریلی میارن خار توی چشمه.
استخون توی گلو، نمک روی زخم، بغض فروخورده…
::.. بسم الله الرحمن الرحیم ::..
نه زمان جنگ را درک کرده ام نه امام مهربانم را ، هرچه بوده فقط خوانده ام و و در رسانه ها دیده ام ، تا چشم باز کردم و اطراف را دیدم و وارد اجتماع شدم فهیدم ساده قدم گذاشتن من در این خاک عجیب ! تا رفتم دنبالش و فهمیدم بله ! منی که آسوده با خیال راحت حتی نشسته ام این متن را می نویسم امثال من جان گذشتگی کرده اند از زندگی از خانواده گذشته اند .تا کتاب هایشان و حرف هایشان را خواندم فهمیدم تا قیامت مدیونشان هستم
حاج سعید فرمانده خوبم اگر شما با آن جمله شکستید من و امثال من هر روز که رسانه ها و خبر هارا میبینیم میشکنیم ، رگ غیرتمان باد میکند ولی برای دل فرزند زهرا چیزی نمیگوییم ، چرا ؟ چون نمیخواهیم از مولایمان جلوتر حرکت کنم ، فقط میتوانیم دعا کنیم و این بغض هارو فرو برم و روزی هزار بار با خود بگوییم که آقا فقط منتظر اشاره شما هستیم نسل من و امثال من شیطان بزرگ با خاک یکسان کنیم
+آقای رئیس جمهور عزیز ،ما مخالف مذاکره بودیم و هستیم چرا که هربار مولایمان میگفت مذاکره بی نتیجه است الان هم میبینم ،چرا که در هر بار مذاکره آمریکا هارتر می شود ولی آقای رئیس جمهور راضی به عقب نیشنی و توقف مذاکره هم نیستیم چرا که پای اقتدار و غرور ایران در میان است
دعایمان برای شما و تیم مذاکره این است که باعث غرور و سرافرازی ایران اسلامی بشوید آرزوی من نسل سومی لبخند رضایت فرزند زهراست راستی کاش به تیمتان بگویید در هرابار مذاکره چشمان مادر شهدا و همسرشان به رفتار و گفته های آن هاست ، شمارو قسم مواظب باشید
وقتی جمله hello my friend رو دیدم تنم لرزید، یه بنده خدایی میگفت تو ظاهر خیلی غیرتی هستیم ولی تو دلمون به قلبمون که حرم الله غیرت نداریم که صاحبش باشیم هر روز شیطان بهمون میگه hello my friend ما هم بهش لبخند میزنیم اونوقت که دل مهدی زهرا ازمون میگیره !
داریم هروز با همه کارهامون با شیطان مذاکره میکنیم ولی به نتیجه ای نمیرسیم ! هم خدارو میخواییم هم خرما ....
دیگه نمیخوام صدای hello my friend شیطون و نفسم رو بشنوم
مذاکره بی مذاکره ! فقط و فقط خدا
تمام دلخوشیم رضایت مهدی زهراست
مهربان اربابم مولا جان ، مهدی زهرا شما دستم رو بگیرید آقا
این جوانی می رود و آرزو دارم به خدا ، وای اگر چشمم نشود لایق دیدار شما