بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
چرا اخبار و سایت ها و بقیه کانل هامون پر شده از خبر فوت آقای پاشایی ؟
اینقدر بها به خوانندگان بی انصافی به خدا ....
اینهمه پاسدار و نظامی هامون شهید میشن ، چرا این همه خبر منعکس نمیشه !
واقعا جای ارزش هامون عوض شده

یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و قارقارقارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میروند،رسید به چراغ قرمز.ترمز زد و ایستاد
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید ؟چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟ !
خلاصه چراغ سبز شد وماشینا راه افتادن ورفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که !
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
"مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من
دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار
کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"
همین!
"برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین”
(شادی روحشون صلوات)
عــــــــلـــــــــمدار لـــــشـکـر 17علیبن ابیطالب(ع)التماس دعا