
انها ماندند....
همه ما امدیم ، انها هم امده بودند، اما ما رفتیم و انها همچنان ماندند .
حتی انها که دیشب را تا به صبح بیدار بودند و زباله های من و شما را جمع کرده بودند و امروز هم، نتوانستند استراحت کنند و باز هم بودند و امشب هم به نظرم هستند، تا خود صبح. .
همانها که بعضی هاشون وقتی شعار می دادیم و گوشمان به سخنران بود، از فرطِ خستگی،
در گوشه ای ، حتی زیر باران، خواب بودند . .
همان ها که کمتر دیده شدند،
در جشن_مردمی_انقلاب، در تهران و دیگر شهرهای کشورمان . .
از صمیمِِ قلب برای سلامتی انها و خانواده های ارجمندشان، ارزوی سلامتی دارم
و به سهم خودم، قدردانشان هستم .
امیدوارم که درحالی که به روزهای اخرِ سال نزدیک می شویم،
مسولانشان ، بتوانند، کمی از مشکلات اخر سال این عزیزان را حل کنند .
ان شالله