
شهدا آنروزها یک عشق داشتتند ؛ پیروزی یا شهادت، بعضی ها امروز هر ساعت،
عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می
کنند!
شهدا آنروزها از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده لذت می برند و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی!
شهدا آنروزها در جبهه زیر آفتاب داغ، چفیه بر سر می انداختند تا نسوزند، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند!
شهدا آنروزها در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیند و به همه می گفتند : خدا قوت، نه خسته برادر!،
بعضی ها امروز برای طرح دوستی، فقط با عجله از همه می پرسند: ASL؟
شهدا در شب قبل از عملیات بر دستانشان حنا می زدن تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنن، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند: من های کلاسم، نگاهم کنید!
شهدا آنروزها در وصیت نامه می نوشتند: خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند: همیشه به روز هستم، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام، قدیمی است!
شهدا آنروزها در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستند از طرف آن ها برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند: برایم شارژ بفرست!
شهدا آنروزها مشامشان از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدف، از آن لذت می بردن، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی!
شهدا آنروزها خشاب و اسلحه اشان را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودن و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
شهدا آنروزها در جبهه، اوقات فراغتشان را در چاله هایی، قرآن و دعا می خواندن ، اسغفار می کردن و لذت می بردن، بعضی ها امروز در وایبر و فیس بوک و اینستاگرام به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت، پرسه می زنند !
شهدا آنروزها در هنگام عملیات، در گوشی بیسیم، یا زهرا (س) و یا حسین(ع) می گفتند و بعضی ها امروز در گوشی خود، از نفس، عشق، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!
شهدا آنروزها در خط، یک دست لباس خاکی داشتند وبا آن احساس غرور، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتتند، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد، از خودشان راضی نمی شوند!
شهدا آنروزها با ذکر استغفرالله وقت می گذراندند و بعضی ها امروز با دکمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در وایبر !
شهدا آنروزها باد گیر را تا روی دست و پا می کشیدن تا شیمیایی نشوند و برای دفاع توان داشته باشند، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند!
شهدا آنروزها در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایشان بودن که حضور گروهان ها را به دشمن راپرت ندهند ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند: مرا نیز به حساب آورید، آدمم!
شهدا آنروزها قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانشان و بعد از عملیات، از شکر خدا و یاد دوستان شهید صحبت می کردند و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها!
شهدا آنروزها بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدند، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم!
شهدا آنروزها از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردند تا دشمن از آن سوء استفاده نکند، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند!
شهدا آنروزها در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندند تا دشمن غافلگیرشان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود، نامحرمان را غافلگیر کنند!
شهدا آنروزها به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهید اشک می ریختتند و قصد انتقام از دشمن را داشتند، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند!
شهدا آنروزها سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردند، بعضی ها امروز، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند!
شهدا آنروزها خواب را بر چشمانشان حرام می کردند تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوند، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم، بر خود حرام کرده اند!
نه ! این قرارمان نبود !
شهدا رفتند تا راهشان را ادامه دهیم ،
رفتند تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوند وما بتوانیم عفت و حجاب فاطمی را بر گزینیم !
رفتند تا دشمن، نتواند حیای ما را به بی حیایی تبدیل کند،
رفتند تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الامر
تو هم مراعات کن! بر گرد و اندکی بیاندیش؛ ...
شهدا خون دلها خورده اند!
شهدا آنروزها از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده لذت می برند و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی!
شهدا آنروزها در جبهه زیر آفتاب داغ، چفیه بر سر می انداختند تا نسوزند، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند!
شهدا آنروزها در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیند و به همه می گفتند : خدا قوت، نه خسته برادر!،
بعضی ها امروز برای طرح دوستی، فقط با عجله از همه می پرسند: ASL؟
شهدا در شب قبل از عملیات بر دستانشان حنا می زدن تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنن، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند: من های کلاسم، نگاهم کنید!
شهدا آنروزها در وصیت نامه می نوشتند: خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند: همیشه به روز هستم، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام، قدیمی است!
شهدا آنروزها در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستند از طرف آن ها برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند: برایم شارژ بفرست!
شهدا آنروزها مشامشان از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدف، از آن لذت می بردن، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی!
شهدا آنروزها خشاب و اسلحه اشان را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودن و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
شهدا آنروزها در جبهه، اوقات فراغتشان را در چاله هایی، قرآن و دعا می خواندن ، اسغفار می کردن و لذت می بردن، بعضی ها امروز در وایبر و فیس بوک و اینستاگرام به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت، پرسه می زنند !
شهدا آنروزها در هنگام عملیات، در گوشی بیسیم، یا زهرا (س) و یا حسین(ع) می گفتند و بعضی ها امروز در گوشی خود، از نفس، عشق، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!
شهدا آنروزها در خط، یک دست لباس خاکی داشتند وبا آن احساس غرور، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتتند، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد، از خودشان راضی نمی شوند!
شهدا آنروزها با ذکر استغفرالله وقت می گذراندند و بعضی ها امروز با دکمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در وایبر !
شهدا آنروزها باد گیر را تا روی دست و پا می کشیدن تا شیمیایی نشوند و برای دفاع توان داشته باشند، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند!
شهدا آنروزها در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایشان بودن که حضور گروهان ها را به دشمن راپرت ندهند ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند: مرا نیز به حساب آورید، آدمم!
شهدا آنروزها قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانشان و بعد از عملیات، از شکر خدا و یاد دوستان شهید صحبت می کردند و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها!
شهدا آنروزها بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدند، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم!
شهدا آنروزها از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردند تا دشمن از آن سوء استفاده نکند، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند!
شهدا آنروزها در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندند تا دشمن غافلگیرشان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود، نامحرمان را غافلگیر کنند!
شهدا آنروزها به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهید اشک می ریختتند و قصد انتقام از دشمن را داشتند، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند!
شهدا آنروزها سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردند، بعضی ها امروز، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند!
شهدا آنروزها خواب را بر چشمانشان حرام می کردند تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوند، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم، بر خود حرام کرده اند!
نه ! این قرارمان نبود !
شهدا رفتند تا راهشان را ادامه دهیم ،
رفتند تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوند وما بتوانیم عفت و حجاب فاطمی را بر گزینیم !
رفتند تا دشمن، نتواند حیای ما را به بی حیایی تبدیل کند،
رفتند تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الامر
تو هم مراعات کن! بر گرد و اندکی بیاندیش؛ ...
شهدا خون دلها خورده اند!
واقعا احسنت خیلی عالی نوشتی
شهدا رفتن تا کسی به ناموسشان نگاه نکند اما الآن دختران مملکت ما به راحتی خودشون رو عرضه میکنن و نمایشگاهی از مد مو و آرایش راه میندازن
شهدا شرمنده ایم وجز این حرفی نداریم
سیده خانوم ممنون از پست بسیار عالیتون