هو الرحمن الرحیم
یادداشت خواندنی احمد یوسف زاده نویسنده کتاب "آن 23 نفر" در رثای شهید همدانی:
وقتی
سوت پایان جنگ زده شد نگذاشته بودند خط مرزی یک سانتی متر حتی از آنچه بود
جلوتر آمده باشد.
دشمن ها که یکی دوتا هم نبودند برگشتند به کشورهایشان
دست خالی.
فرماندهان 21 ساله تازه رسیده بودند به اوج قدرت و تجربه اما
دیگر جنگی نبود
،نوبت رسیده بود به سازندگی ویرانه های جنگ.
30
ساله های کارکشته مثل عقاب بال گشودند بر آسمان کشور تا کسی نگاه چپ نتواند
بر مرزهای این بوم بیندازد.
همه جا آتش و خون بود و ما در جزیره امن زندگی
کردیم .
راحت و بی دغدغه از ماشینی بمب گذاری شده که جلو سرویس مدرسه
کودکانمان منفجر بشود.
سال ها گذشت 30 ساله ها شدند 50 ساله. شدند سرتیپ
و سرلشکر.
محاسنشان سفید وشدند پدربزرگ اما هنوز در کوچه های شهر دنبال
شهادت میگشتند.
بعضی پیدا کردند مثل شهید کاظمی و شهید شوشتری و بعضی برای
یافتن شاهد شهادت از مرزها بیرون رفتند.
شدند مدافع حرم مثل شهید
جمالی،شهید بادپا و شهید الله دادی .
پدر بزرگ ها حالا بزرگترین
مستشاران نظامی دنیا هستند.
برای نجات کشورشان خط مقدم را هزاران کیلومتر
به سمت لشکر وحشی داعش جلو کشیده اند .
چه پدر بزرگ های مهربان و نورانی که
محاسن سفیدشان به خون سرخ می نشیند
مباد که نقطه ای از سیاهی پرچم داعش در
خاک پاک وطن مشاهده شود.
سردار همدانی یکی از این پدر بزرگ ها بود که سی
و پنج سال بعد از جنگ،
دست بردار نبود تا بالاخره شاهد شهادت را در کوچه
های شهر حلب پیدا کرد.
مبارکتان باشد سردار