پدر و مادرم و خواهران گلم؛ صبر کنید، صبر، صبر، صبر
خواهران خوبم؛ حجاب،
حجاب، حجاب
مامان دوستت دارم, بابا دوستت دارم, زهراجان دوستت دارم,
فاطمه جان دوستت دارم...
و اما؛ روضه
گوش دادم
مادر شما لباس مشکی تنم کردی و مرا به مجلس عزاداری بردی مدیونت
هستم
پدر شما لقمه حلال در دهانم گذاشتی، ممنونت هستم
روضه لب تشنه؛ روضه
بدن ارباً ارباً؛ روضه وداع؛ روضه گودال؛ روضه در؛ روضه پهلو؛ روضه سر
بریده
همیشه آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیایند خدا کند, یعنی
میشود؟
رسیدن به سن 30 سال، بعد از آقا علی اکبر(ع) برایم ننگ است
تن و
بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(ع)؛ اصلاً نمیتوانم تصور کنم
فرق
سالم را بعد از آقا علی اکبر(ع) نمیخواهم
چقدر خوب میشد سر در بدنم نداشته باشم
چقدر جالب و رؤیایی و زیباست وقتی
ارباب میآیند بالای سرم
تن ِ تکهتکهام برایشان آشنا باشد و با دیدن
شباهتهای بدن من و شهزاده علی اکبر(ع)
کمی از آن غم و غصه بدن ارباً ارباً
تسلی پیدا کند, خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم
بابا، مامان، سرتان را جلوی ارباب و بیبی لیلا بالا بگیرید
هزار تا مثل
من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علیاکبر(ع)
اینجوری
تازه کمی شما شبیه اهل بیت(ع) شدید همهتان
برایتان از خدا اجر جزیل و صبر
جمیل میخواهم. یاعلی اکبر(ع)..
قسمتی از وصیت نامه شهید مهدی
صابری
آدمی در تعجبه از این بشر ...!
نه به بعضی بچه های 15 ، 16 ساله دیروز با چه تفکری و چقدر با بصیرت ...!
نه به بعضی 40، 50 ساله های امروز ...!