هو الرحمن الرحیم
توی سال هایی که روایت فتح شبهای جمعه پخش می شد، یه خاطره از یه رزمنده پخش شد که
داستان اینجوری بود:
دو تا قایق کنار هم ایستاده بودن یکی پشت جبهه می رفت یکی سمت عملیاتی بی بازگشت!
راوی می گفت: دو دل بودم؛ یه پام تو این قایق بود یه پام تو اون قایق.
شهید به راوی می گه: یه پا تو بردار!..
حالا هم یکی باید پیدا بشه تا به بعضی از ما بگه: یه پاتو بردار...
بـــــگه:
تویی که میگی اسلام مال ۱۴۰۰ سال پیشه، ولی ارثیه خواهرت رو نصف دادی، یه پاتو بردار..
تویی که عکس از شهید رو پست میذاری و زیرش هزارجورشوخی بانامحرم میکنی؛ یه پاتو بردار ...
خانم! تویی که هم میخوای امتیاز زن شرقی رو داشته باشی و مهریهات رو بگیری
و هم از مزایای زن غربی بهره مند باشی؛یه پا تو بردار...
آقا نمی تونی یه زن باربی بگیری و در عین حال بوی قرمه سبزی تو راهروی خونهات بپیچه
و بدون اجازهات خرید نره و ...ولی با هم بشینید در وصف سکوت سمفونی بتهون صحبت کنید یه پاتو بردار...
خانمی که با حجاب جور واجور داری عکس با چادرت میگیری !
برای دلبری با چادرت در مقابل هزار لایک نامحرم ; یه پاتو بردار ....
نمایندهی عزیز! تویی که پول تبلیغات میلیاردیتو "هِبِه" گرفتی؛
نمیتونی بعدا رانت ندی و عضو کمیته حقیقت یاب اختلاس باشی!
اگه بهت بر نمیخوره شما هم یه پاتو بردار...