هو الرحمن الرحیم
94/11/11
یکشنبه
الان ساعت 19 یکشنبه است
*شنیدستم سلیمانی ز یک مور,قبول تحفه کرد ای مرتضی نور
من آن مور ضعیف و ناتوانم, قبولم کن که من بی سرپناهم*
شاید این آخرین نوشته ام باشد
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
اگر من رفتم، التماس می کنم اونایی که منو به عنوان دوست قبول داشتن،
توی مجالس آقا اباعبدالله به یادم باشن. منم یاد کنید.تو رو به حضرت زهرا قسمتون می دم
فراموشم نکنید تو هیئت. دلم روضه می خواد
دلم روضه حاج ابوالفضل می خواد. دلم می خواد حاجی روضه حر برام بخونه.
من چو حر روسیاهم قبولم کن
قبولم کن، شهیدم کن
ولی آقا مثل حر راه بروی شما نبستم، ولی نوکرت بودم
آخرین یادداشت شهید مدافع حرم سعید علیزاده برمی
مهربان اربابـ حسین جان آرام جان ها , عموجان ابوالفضل عبــاس
همه جا جشن و سرور است به پا
اما سهم عاشق شمـــا ،این بار هم گریه است...
من و یک ربنا و دیگر هیچ..
ببریدم کربلا و دیگر هیچ....
+راستی شمایی که اینجا رو میخوانی اگه لباس مقدس سبز پاسداری به تن دارید
خوش به سعادتتون , بدانید در حسرت همین لباسم +
روزتان مبارک
حسین سلطان عشق،عباس ساقی عشق،زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق.
کاروان عشق در راه است و خود “عشق”نیمه شعبان خواهد آمد…
اعیاد شعبانیه مبارک
بابا جان , حضرت ماه روزتان مبارک +