هو الرحمن الرحیم
علی عبدالعلی زاده:
شاید
شما یا خیلیهای دیگر ندانید که مهدی هرگز از شهرداری حقوق نگرفت.
کل حقوق
ماهانهاش را با حسابداری طی کرده بود و با مسئولش قرار گذاشته بود
که
معادل حقوقش را بدهند به هر کس که امضای او پای کاغذش باشد.
هر مستحق و
مستمندی که میآمد پیش مهدی، با همین یادداشتها و با همین حقوق
خودش نا
امید از شهرداری نمیرفت بیرون. هیچ کس هم این را نمیدانست. من هم
همینطور.
اینطوری شد فهمیدم که بعد از اینکه مهدی رفت جبهه، رئیس حسابداری
آمد به من گفت:
"آقای باکری به ما بدهکار است. چون بیشتر از حقوقش نوشته."
شهر دار ارومیه که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت.
یک روز بهم گفت« بیا اینماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم،
تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.» همهچی را نوشتم ؛
از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ. آخر ماه که حساب کردیم،
شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان. بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید،
داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند
گفت « اینم کفاره ی گناهای این ماهمون.»
به مجنون گفتم زنده بمان، کتاب دوم، چاپ اول، ص 18
+ شهید باکری در حفظ بیتالمال و اهمیت آن توجه زیادی داشت،
حتی همسرش
را از خوردن نان رزمندگان، برحذر میداشت و از نوشتن
با خودکار بیتالمال
حتی به اندازه چند کلمه منع میکرد.
مدیران چگونه به باکری ها جواب خواهند داد.؟
* در شب بیست و هفتم هم گفته اند احتمال شب قدر بودن هست +
خیلی التماس دعا
بعدا نوشت :
پای درس حاج آقای سلامتی شب 27 رمضان
بنده خدایی نقل می کرد یکی از رفقایی که شهید شده بود را در عالم رویا دیدم و عرض کردم
آیا شما که از این عالم منتقل شدید آیا محضر ائمه اطهار و حضرت رسول علیهم السلام
مشرف می شوید و زیارت میکنید؟در جواب با شعف وبهجت خاصی گفت بله، به دفعات این توفیق نصیب ما می شود.عرض کردم آیا حضرت زهرا سلام الله علیها را نیز زیارت میکنید؟
گفت خیر!چون من از سادات و اولاد حضرت نیستم.
عرض کردم در آن دنیا،بیشتر کدام عمل یا گناه را سخت میگیرند؟
گفت در این دنیا دروغ و خوردن شراب را بیشتر از همه سخت میگیرند