رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

هو الرحمن الرحیم

باختران که بودیم جنب مسجد ترکان،
پیرمردی مغازه داشت که با انقلاب و اسلام میانه خوبی نداشت
چهره و لبخند آقا مهدی و احوالپرسی هایشان در پیرمرد تأثیر گذاشته بود
پیرمرد می گفت: من اصلاً با شماها میانه خوبی ندارم ولی
نمی دانم این یکی چطوری توی دلم جا گرفته، بی نهایت دوستش دارم، نمی آید دلتنگش می شوم.
از آقا مهدی پرسیدم: چطوری این پیرمرد را آرام کردی و در او تأثیر گذاشتی؟
با لبخند ملیحی که کرد گفت : به تاسی ازذره ای عمل به  شیوه و رفتار پیامبر و ائمه (س)

شهید مهدی خوش سیرت



روحانى باسوادى که در پایین شهر قم امام جماعت و مورد توجه مردم نیز بود و هر روز نیز در درس آیت الله العظمى بروجردى شرکت میکرد. مرحوم آقاى بروجردى نیز او را می شناخت و به او عنایت داشت. از چهره هایی بود که در درس، با آیت الله العظمى بروجردى مباحثه میکرد و ایشان نیز جواب میدادند. روزى در اوج درس، به درس آیت الله العظمى بروجردى ایرادى وارد کرد، ایشان جواب دادند، دوباره به جواب آیت الله العظمى بروجردى ایراد کرد، ایشان دوباره جواب دادند، بار سوم آمد ایراد بکند، مرحوم بروجردى اخم مختصرى در ابرو انداختند و مقدارى صداى خود را بالا بردند و به او فرمودند: کافى است. همین. چند لحظه از درس گذشت، هنوز نیم ساعت دیگر باید ایشان درس را ادامه مى داد، قطع کرد. از منبر پایین آمد، به جاى این که به طرف درب خروجى برود، به میان جمعیت آمد. چون حدود نهصد نفر در درس ایشان حاضر بودند. دست مبارکشان را برابر آن شیخ دراز کردند، او نیز دست خود را دراز کرد، آقاى بروجردى دستش را گرفت و خم شد، دست آن شیخ را بوسید و رفت. جبران لغزش- اگر لغزش باشد- تمام شد؟ اما به نظرشان جبران نشد. هنگام طلوع آفتاب، پول قابل توجهى را با عباى نوى قیمتى برداشتند، تنها به درب خانه آن عالم رفتند، در زد. مى دانستند این وقت، این عالم بیدار است. وارد منزل این عالم شدند، این عباى نوى قیمتى و آن پول قابل توجه را جلوى این عالم گذاشتند و به او فرمودند: نزد خودم، از عمق دل به پروردگار بگو: خدایا! من حسین بروجردى را بخشیدم. گفت: آقا! اتفاقى نیفتاده است، شما چرا این قدر به خود سخت گرفته اید؟ شما استاد من و جان من هستید و من نیز شاگرد شما.ممکن است دادى نیز سر من کشیده باشید، جانم فداى آن داد شما. مرحوم بروجردى فرمودند: تعارف نکن! از عمق دل، جلوى چشم من به پروردگار بگو: من حسین بروجردى را بخشیدم. آن روحانى همین جملات را به زبان جارى کرد. گویا همه دنیا را به آیت الله العظمى بروجردى دادند. چه روز خوشى براى ایشان بود. برگشتند و به خانه آمدند. به خادم خود فرمودند: امشب براى من تهیه غذاى سحرى ببین، غیر از عید فطر و عید قربان، در هواى پنجاه درجه تابستان قم و آن زمستان کویرى، یک سال تمام روزه گرفتند و گفتند: خدایا! من خودم را جریمه کردم، در قیامت دیگر پاى من حساب نکن


استاد حاج شیخ حسین انصاریان

* لال شدم نمیدونم چی بگم یا چی بنویسم ! چقدر تندی کردم به پدر و مادر و دوستان و غریبه و آشنا



  • سیــــده گمنــــام

نظرات  (۱۰)

😐
:|

پس وای بر من!


بقول حضرت حافظ علیه الرحمه:

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

پاسخ:
از وقتی شنیدم هی دارم با خودم میگم وای بر من وای بر من 
ولی باید عمل کنم !نکنم امیدی نیست 
سلام
ایام پر برکت و طاعات قبول
با یه حساب سرانگشتی واویلا است. خدا به داد برسه
البته خودم رو عرض میکنم

پاسخ:
سلام علیکم‌ 
همچنین بزرگوار از شما هم‌ خیلی قبول باشه
اوضاع من که وخیم 
قشنگ ته ته خرابی کارم 
  • محترَق الزهرا ( سلام الله علیها )
  • سلام علیکم
    مثل همیشه استفاده کردیم .
    در لیالی قدر در صورت صلاحدید ما را از دعای خیر محروم نفرمایید .
    یاحق
    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنونم بابت وقتی که میزارید 
    حتما شما هم ماررو دعا کنید
  • شکرانه سادات
  • وای خدای من
    پس حساب ما با کرام الکاتبینه
    خیلی داغونیم
    خدا ب دادمون برسه.

    یاعلی
    پاسخ:
    ان شالله دیگه از این به بعد مراعات کنیم 
    خیلی التماس دعا 
    سلام خواهری عزیزم 
    تو این شبهای عزیز منو با دل پاکت دعا کن که خیلی محتاجم 
    فدات 
    پاسخ:
    سلام مهدیه جان به روی چشم حتما 
    میشه شما هم من رو فراموش نکنی 

    قربونت برم عزیزم 
    من تو دعاهام همیشه به یادت هستم... اتفاقا وقتی رفتم کربلا لایق باشم دعاتون کردم اسمتون رو هم انداختم تو ضریح آقا 
    ان شاء الله نظر لطف ارباب همیشه همراه شما باشه.. 
    پاسخ:
    عزیزی خواهر خوبم, فدای محبتت و معرفتت
    اگه بدونی نظرت رو خوندم چه حالی پیدا کردم!
    چقدر خوبی اخه ..
    چطوری این همه محبت هات رو جبران کنم :((
    بدون فقط فراموش نمیشی خواهری
    دقیقا جمله شما رو کپی میکنم !!!!
    لال شدم نمیدونم چی بگم یا چی بنویسم ! چقدر تندی کردم به پدر و مادر و دوستان و غریبه و آشنا


    پاسخ:
    :(
  • تبسّمِ عشق
  • خدا بهمون رحم کنه...:(
    سلام خواهرجان,
    خیلی دعامون کنین,
    که محتاجیم به دعا
    دعاء الاخ لاخیه لا یرد 
    پاسخ:
    سلام عزیز دل
    چشم شما هم من روسیاه رو فراموش نکنید :(

  • خادم الحسین
  • یاللعجب!!!!
    وای به حال مااااا
    پاسخ:
    وای به حال من

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی