هو الرحمن الرحیم
به مقابل درب دانشگاه رسیدیم
درست در همان موقع جسارت اغتشاشگران به رهبر معظم انقلاب آغاز شد
هادی وقتی این صحنه را دید دیگر نتوانست تحمل کند
به من گفت : همین جا بمون ... سریع پیاده شد و دوید به سمت درب اصلی دانشگاه
من همینطور داد میزدم : هادی برگرد , تو تنهایی میخوای چیکار کنی ؟
هادی ... هادی
اما انگار حرف های من را نمی شنید , چشمانش را اشک گرفته بود
همینطور که هادی به سمت درب دانشگاه می دوید یک باره آماج سنگ ها قرار گرفت
همین که به درب دانشگاه نزدیک شد یک پاره آجر محکم به صورت هادی و زیر چشم او اصابت کرد
من دیدم که هادی یک دفعه سر جای خود ایستاد , میخواست حرکت کند اما نتوانست
خواست برگردد اما روی زمین افتاد
دوباره بلند شد و دور خودش چرخید و باز روی زمین افتاد
سریع به سمت او دویدم , هر طور بود در زیر باران سنگ و چوب هادی را به عقب آوردم
خیلی درد میکشید اما ناله نمیکرد
زخم بزرگی روی صورتش ایجاد شده و همه صورت و لباسش غرق خون بود
سریع او را به بیمارستان منتقل کردیم
آن ضربه آن قدر محکم بود که بخش هایی از صورت هادی چندین روز بی حس بود
شدت این ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان شهادت وقتی هادی لبخند میزد
جای این زخم بر صورت او قابل مشاهده بود
بسیجی مدافع حرم شهید محمد هادی ذوالفقاری
کتاب پسرک فلافل فروش
به مقابل درب دانشگاه رسیدیم
درست در همان موقع جسارت اغتشاشگران به رهبر معظم انقلاب آغاز شد
هادی وقتی این صحنه را دید دیگر نتوانست تحمل کند
به من گفت : همین جا بمون ... سریع پیاده شد و دوید به سمت درب اصلی دانشگاه
من همینطور داد میزدم : هادی برگرد , تو تنهایی میخوای چیکار کنی ؟
هادی ... هادی
اما انگار حرف های من را نمی شنید , چشمانش را اشک گرفته بود
همینطور که هادی به سمت درب دانشگاه می دوید یک باره آماج سنگ ها قرار گرفت
همین که به درب دانشگاه نزدیک شد یک پاره آجر محکم به صورت هادی و زیر چشم او اصابت کرد
من دیدم که هادی یک دفعه سر جای خود ایستاد , میخواست حرکت کند اما نتوانست
خواست برگردد اما روی زمین افتاد
دوباره بلند شد و دور خودش چرخید و باز روی زمین افتاد
سریع به سمت او دویدم , هر طور بود در زیر باران سنگ و چوب هادی را به عقب آوردم
خیلی درد میکشید اما ناله نمیکرد
زخم بزرگی روی صورتش ایجاد شده و همه صورت و لباسش غرق خون بود
سریع او را به بیمارستان منتقل کردیم
آن ضربه آن قدر محکم بود که بخش هایی از صورت هادی چندین روز بی حس بود
شدت این ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان شهادت وقتی هادی لبخند میزد
جای این زخم بر صورت او قابل مشاهده بود
بسیجی مدافع حرم شهید محمد هادی ذوالفقاری
کتاب پسرک فلافل فروش
آیت الله پهلوانی تهرانی از شاگردان امام راحل و علامه طباطبایی
تصویر امام خامنه ای را بالای سرشان زده بودند و می فرمودند:
کسی که هنوز نمی داند حق با کیست به درد سیر و سلوک نمی خورد
تصویر امام خامنه ای را بالای سرشان زده بودند و می فرمودند:
کسی که هنوز نمی داند حق با کیست به درد سیر و سلوک نمی خورد