هو الرحمن الرحیم
بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم میدهد
برای رهایی از این زجر،
به این نتیجه رسیدهام و آن در این جمله خلاصه میشود: خدایا! عاشقم کن
شهید امیر حاج امینی
روز ازل...
آنجا که اراده کردی و روح را دمیدی...
منجان گرفتم؛
وقتیقالوُا بَلی گفتم!
از آن روز تابحال
عشق در من جریان دارد و دارم با خودم فکر میکنم...
شاید تو از من پرسیدهای:
الَستُمْ تَعشقونَ الحُسَین
سلام بانوی عزیز و مهربونم
مرسی که بعد از مدتها پست گذاشتی.
یه سر به پست من بزنید.جالبه