هو الرحمن الرحیم
امروز روز شهادت مردیست از مردان نواب ...
شهید سید علی اندرزگو
"شهید"
دنیا مشتش را باز کرد, تو گل بودی، من پوچ
خدا تو را برد و زمان مرا...
هو الرحمن الرحیم
امروز روز شهادت مردیست از مردان نواب ...
شهید سید علی اندرزگو
هو الرحمن الرحیم
بزرگترین آرزویم را شهادت میدانم
بر هر آرزویی که فکر کردم از شهادت
بزرگتر ندیدم
بر هر زیبایی که نگریستم از شهادت زیباتر نبود
هر عسلی را
که چشیدم از شهادت شیرین تر نبود
هر گلی را که بوییدم از شهادت خوشبوتر
نبود
هر کلامی را که شنیدم از کلام شهید زیباتر نبود
هر نوری را که دیدم
از شهید نورانی تر ندیدم
قسمتی از وصیت نامه شهید حمید نظری
هو الرحمن الرحیم
از صبح که پا میشه, فلان کس چی گفت, فلان کس چی کرد.., فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن..
روایت داریم که اغلب جهنمی ها جهنمی زبان هستند,
فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند,
یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم
این آقا تو صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند
امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی , دروغگو هستی!
سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت,
با اشاره مریض شفا میداد از آیت ا.. بهاالدینی راز سید سکوت را پرسیدم
با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند: "درِ آتش را بسته بودند..."
هو الرحمن الرحیم
دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه کوره راه
من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمی گشتیم به شهر
چشمش که به قیافه ی لرزان زن و بچه ی کُرد افتاد، زد رو ترمز و رفت طرف اونا
پرسید: کجا میرین؟
مرد کُرد گفت: کرمانشاه
– رانندگی بلدی؟
– کُرد متعجب گفت: بله بلدم!
علی دمِ گوشم گفت: سعید بریم عقب
مرد کُرد با زن و بچه اش نشستند جلو و ما هم عقب تویوتا، توی سرمای زمستان!
باد و سرما می پیچید توی عقب تویوتا؛ هر دوتامون مچاله شده بودیم
لجم گرفت و گفتم: آخه این آدم رو می شناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟
اون هم مثل من می لرزید، اما توی تاریکی خنده اش را پنهان نکرد و گفت:
آره
می شناسمش، اینا دو – سه تا از اون کوخ نشینانی هستند که امام فرمود
به
تمام کاخ نشین ها شرف دارن , تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس..
.
خدایــا توفیقمان ده
اگر با خون وضــو نگرفتیم …
با یاد خـون دادگان وضـــو بگیریم…
شهید علی چیت سازیان
هو الرحمن الرحیم
آقای شریفی مسئول دفتر کفشداری حرم حضرت معصومه (س) میگوید:
یکی از کفشداران افتخاری و عزیز ما میگفتند:
ماهها بود که همسرم به درد پای عجیبی دچار شده بود هر چه برای معالجه به پزشک مراجعه کردیم، نتیجه نگرفتیم.
اکثر دکترها راجع به علت درد پای ایشان، اظهار بی اطلاعی میکردند.
یکی از روزها که همه درها را به روی خود بسته دیدم، سراغ روپوش خود رفتم تا برای آمدن به حرم آماده شوم.
دیدم روپوشم کثیف است.
به همسرم گفتم: چرا رو پوش مرا نشستهای؟ گریهاش گرفت و گفت: دیگر توان ایستادن ندارم.
چندین سال است شما در خدمت حضرت معصومه (ع) در کفشداری خدمت میکنید.
از حضرت بخواهید که درد پایم را شفا دهد.
حرف همسرم ، انقلابی در من به وجود آورد. از خودم سؤال کردم که چرا از اول سراغ حضرت نیامدم؟
در این حال از خودم خجالت کشیدم. به حرم رفتم.
در کفشداری که بودم، چند دقیقه با خود خلوت کردم. در آن حال گریهام گرفت با زبان عامیانه گفتم:
اگر همسرم را شفا ندهید، دیگر به اینجا نمیآیم چون مجبورم در خانه بمانم و از همسرم پرستاری کنم.
بعد از چهار ساعت که در کفشداری مشغول بودم، به منزل بازگشتم.
ناگهان همسرم گریه کنان به استقبالم آمد. خیلی تعجب کردم.
مدتها بود حتی نمیتوانست قدمی بردارد.
تعجبم وقتی بیشتر شد که دیدم تمام منزل را تمیز و مرتب کرده است. پرسیدم: چه اتفاقی افتاده؟
گفت: بعد از اینکه شما رفتید، ساعتی خوابیدم. در عالم خواب، خانم بزرگواری را دیدم که نزد من آمدند
و دستی به پاهایم کشیدند و فرمودند: فلانی کفشدار ما دارد میآید. او شفای شما را از ما گرفت.
بلند شو و خانه را مرتب کن و لباسهایش را بشوی و به ایشان بگویید
که ما از احوالات شما لحظهای غافل نمیشویم
+حضرت معصومه (سلام الله علیها):
هر کس با محبت محمد(ص) و خاندانش بمیرد، شهید از دنیا رفته است.
+ روزدخترو میلادخواهر حضرت ثامن الحجج علیه السلام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
بردختران ایران اسلامی مبارک باد
این روزها یادی کنیم از دختران عزیز , دُردانه های مدافعین حرم , شهدای عزیز مدافع
اگر نازی کند دختر، خریدارش پدر باشد!
هو الرحمن الرحیم
لیست برنامه های اخلاقی شهیده زینب کمایی
شهیده زینب کمایی شب اول فروردین سال 1361 در حالی که فقط 15 سال داشت،
به دست مناقثین در شاهین شهر اصفهان ربوده و به شهادت رسید
فعالیت های گسترده او در زمینه های فرهنگی باعث شد او را به شهادت رسانده و پیکرش را چندین روز مفقود کنند.
زینب کمایی را در به همراه شهدای عملیات فتح المبین در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپردند