هو الرحمن الحیم
شب
خواستگاری مادرش گفت: که ما فردا شب برای صحبت های آخر می آئیم
فردا شب
که شد ساعت 8 شب آمدند
حاج علی مثل شب قبل با لباس فرم سپاه از منطقه آمده
بود و من با ایشان توی اتاقی نشستیم و
با هم صححبت کردیم البته بیشتر او
صحبت می کرد. خوب بخاطر دارم که گفت: هدف از ازدواج این است که سنت پیامبر و
دستور اسلام را اجرا کنم در روش زندگی ما باید حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه
زهرا(س) را الگوی خودمان قرار دهیم و شرایط زندگی من این گونه است ممکن است
یک روز در کنار شما باشم و شاید تا آخر عمر نباشم و به این مسئله تاکید
داشت و اینکه مرد انقلابم و زندگیم دست خودم نیست. کتاب ازدواج در اسلام را
بمن داد تا مطالعه کنم و گفت: اگر با این شرایط من راضی هستی بسم ا... و
اگر هم نه مشکلی نیست
واقعا تمام حقایق خودش را برای من گفت....
امروز 4 تیر سالروز شهادت سردار هور , شهید علی هاشمی
جبهه یعنی شـور یعنی عاشقـی
شیـر مردی چـون علــــی هاشمـی
+ سراغش را دائم میگرم و جویای حالش هستم .... نگرانش هستم
کمی به گذشته بر میگردم , فقط حدود یک سال پیش ....
با شوق فراوان از مراسم عقد و عروسی و دو سرویس طلا میگفت , از عشق میگفت
میگفت چندسالی با هم دوست بودیم , خوب همدیگر را شناختیم ,
به اجبار و با اصرار و با جلوی پدر و مادر ایستادن بالاخره آن ها را راضی میکند که آن ها راضی به این ازدواج شوند ...
میگفت اول باید عاشق شد بعد ازدواج کرد , آنقدر گفت و گفت که بغل دستیم برگشت به من گفت :
فکر میکردم این کارها عاقبت نداره ولی فکر کنم اشتباه فکر کردم ....
حالا بعد یک سال شنیدم راه پله های دادگاه را بالا پایین می روند ... طلاق .
رفیق 21 ساله ام به ناراحتی اعصاب دچار شده و این ناراحتی به اعصاب دستانش آسیب وارد کرده و لرزش دست گرفته ...
و مادر بیچاره او به فشار خون مبتلا طوری که فشار به 20 هم میرسد
دو سرویس طلا فقط برای یک هفته بوده بعد یک هفته به مادر پسر تعلق میگیرد ,
در مدت این چندسال دوستی , خبر نداشته که مرد رویاهای او دست بزن داشته و شکاک هستش
بهتر است چیز بیشتری نگویم , حتی نوشتنش حالم رو بد میکنه
یکی اینطور خودش انتخاب میکند
و دیگری کار را به خدا واگذار میکند و با خدا معامله میکند ... یادتان که هست ؟ (+)
و یکی دیگر هم هست از شهدا کمک میگیرد شهدارا واسطه میکند از امام زمان کمک میگیرد
و حالا هم خودش و هم همسرش هردو خادم الشهدا هستند
به خدا اعتقاد داریم ولی اعتماد نداریم