رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۸۳ مطلب با موضوع «امام زمان» ثبت شده است

آقا جان تمام این سالها که درس خواندیم;
دبیر ریاضی به ما نگفت که حد غربت تو وقتی شیعیانت به گناه نزدیک می شوند بی نهایت است!
دبیر شیمی نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند
شرایط ظهور تو مهیا می شود...!
دبیر زیست نگفت که این صدای تپش قلب نیست... صدای بی قراری دل برای مهدیست..!
دبیر فیزیک نگفت که جاذبه ی زمین اشک های غریبانه ی توست...
جاذبه ی زمین به همان سمتیست که تو هستی...!
دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلی,از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت
اما از عشق شیعه به مهدی, از غیرتش به زهرا(س) نگفت..!
دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است؟!
نگفت غربت اهل بیت علی(ع) از کی شروع شد و تا کی ادامه دارد..
دبیر دینی فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است
اما نگفت که انتظار فرج یعنی گناه نکنیم و یعنی گناه نکردن از بهترین اعمال است!
دبیر عربی به ما یاد داد که مهدی اسم خاصی است که تنوین پذیر است!
اما نگفت که مهدی خاص ترین اسم خاص است که تمام غربت و تنهایی را پذیرا شده است...
در دانشگاه فقط یاد دادند عاشقی با محرم و نامحرم را , عاشقی با مولا را نه ...
داشگاه , واحدهای انتظار را پاس نکردیم و
.....
...
..

فدای غربتت یابن الحسن




  • سیــــده گمنــــام

خیلی اومدم یه دلنوشته درباره آقا بنویسم !

ولی
نتونستم !!!
چون

غریبه ای برایش نظر خصوصی گذاشته بود؛

« ما خودت را می‌خواستیم نه وبلاگت را»...






  • سیــــده گمنــــام

عارف گرانمایه و استاد بزرگوار حاج شیخ عبد القائم شوشتری دام ظله العالی می فرمودند:
آخر الامر گره ی کار به دست خود امام زمان(عج) باز خواهد شد و در آخرین شب غیبت کبری،حضرت مهدی(عج) پس از اقامه ی نماز عشاء درکنار خانه ی کعبه ،سر به سجده می گذارند و تا صبح ذکر «أمَن یُجیبُ المُضظَرّ إذا دَعاهُ وَ یَکشِفَ السّوء» را به طور مستمر می خواند.گویا قلب مبارک حضرت از این غیبت طولانی گرفته که تا اذان صبح این آیه شریفه را می خواند؛چرا که مضطر واقعی خود اوست.هنگام اذان صبح جبرئیل به خدمت حضرت می آید و سر مبارک حضرت را از سجده بر می دارد و می گوید:«ای حجت خدا،از این حالت ملائکه ی الهی به گریه افتادند،برخیز که خداوند دعایت را مستجاب و فرج را امضاء نمود.»
به نقل از کتاب شریف نوائب الدهور،علامه میر جهانی و بحار الانوار،ج51،

 

مولا بخوان تو آیه ی «أمَن یُجیب» را
زیرا که می رسد به اجابت دعای تو
اول بیا مدینه و بنما که در کجاست
گم گشته قبر مادر درد آشنای تو
بیایید ما هم به یاری امام زمان خود بشتابیم و از هم اینک در سجده های خود
آیه ی«أمَن یُجیب...» را برای فرج حضرتش بخوانیم

 

 


 
  • سیــــده گمنــــام

حق الناس یعنی چه ؟
یعنی گناه ِ من , که ظهور آقا را به تاخیر بیاندازد
و ....
عاشقان ِ آن حضرت نتوانند
روی ماه یوسف زهرا سلام الله علیها را ببینند



آیت_الله_بهجت :
از ما، عمل چندانی نخواسته اند! مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!
تقوا یعنی "عمل گناه" را مرتکب نشدن!
همه می پرسند چه کار کنیم؟
من می گویم: بگویید چه کار نکنیم؟
و پاسخ اینست: گناه نکنید.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است


  • سیــــده گمنــــام

عبدالکریم کفاش ؛ پیرمرد کفاشی بود که وجود نازنین بقیه الله هر هفته

به مغازه او می آمدندروزی از او سوال کردند که اگر یک هفته نیایم چه می کنی ؟

عرضه داشت : آقا قطعا دق می کنم .

آقا فرمودند : اگر غیر از این بود نمی آمدم


روزی امام زمان در مغازه عبدالکریم کفاش نشسته بودن که رو میکنند به عبدالکریم و میگویند:

عبدالکریم کفش های منو ببین نیاز به وصله دارن

عبدالکریم جواب میدن:آقا به روی چشم اما اجازه بدهید اول سفارش های مردم رو تموم کنم

بعد به کفش های شما برسم.

امام زمان برای بار دوم می فرمایند:عبدالکریم کفش های من نیاز به وصله دارن برام بدوزش.

بازم هم عبدالکریم همان پاسخ را میدهند.

برای بار سوم امام زمان می فرمایند عبدالکریم کفش های منو برام بدوز.

این بار عبدالکریم کفاش از جایش برمیخیزد و به جلوی آقا میره و آقا رو بغل میکنه و

محکم فشار میده و میگه آقاجان قربونت برم من که گفتم چشم اما اگه بار دیگه بگین

 همینجوری که تو بغلم گرفتمتون داد میزنم آی مردم بیاین که امام زمان اینجاست.

امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرمایند عبدالکریم اگه اینطوری نبودی هرگز به سراغت نمی اومدیم

کتاب روزنه هایی از عالم غیب / نویسنده:آیت اللَّه سید محسن خرازی





  • سیــــده گمنــــام

سدیر صیرفی نقل میکند

به همراه مفضل ابن عمر و ابو بصیر و ابان ابن تغلب وارد خانه امام صادق علیه السلام شدیم.

ناگهان دیدیم که حضرت روی زمین نشسته است در حالیکه مانند مادری که فرزندش از دنیا رفته

باشد گریه میکند و گونه هایش دگرگون شده است و اندوه تمام وجودش را فرا گرفته است و دیده

گانش پر از اشک است و این جملات را با خود زمزمه میکند

سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی

سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ 

فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی‏ عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا

إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ

نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِک‏

«اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.اى آقاى من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدى پیوند داده،و فقدان یکى پس از دیگرى جمع و شمار را نابود کرده است، من دیگر احساس نمیکنم اشکى را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‏اى را که از مصائب و بلایاى گذشته از سینه‏ام سر مى‏کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسّم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر و سخت‏تر و ناآشناتر است، ناملایماتى که با غضب تو در آمیخته و مصائبى که با خشم تو عجین شده است »

سدیر میگوید: 

چون حضرت را در این حال دیدیم قلبمان چاک چاک شد و به نظرمان رسید که مصیبت بزرگی به حضرت وارد شده است که این چنین میکنند. نزدیک تر رفتیم و عرض کردم : آقا جان چه اتفاقی افتاده که اشک شما را روان کرده است ؟حضرت آه سوزناکی کشید و فرمود :

امروز صبح در کتابی که اتفاقات گذشته و آینده در آن است

و در دست رسول الله صلی الله علیه و آله و اهل بیت اوست نگاه میکردم

و به فصلی از آن رسیدم که مربوط بود به امام قائم و میلاد و غیبت و تأخیر ظهور

و طول عمر شریفش و بلاهایی که به مومنین میرسد و شک و تردیدی که به خاطر

طولانی شدن غیبت در وجودشان ایجاد میشود  و با خواندن این مطالب چنان رِقَت و

اندوهی وجود مرا فرا گرفت که به این روز افتادم ...


کمال النعمه و تمام النعمه (محمد ابن علی ابن بابویه) / جلد 2 / صفحه353

 

 

 

  • سیــــده گمنــــام

 

 

دعا میکنم غرق باران شوید
      چو بوی خوش یاس و ریحان شوید
                چو یاران مهدی شمارش کنند ،
                         دعا میکنم جزء یاران شوید.

 

 


 
+نرگس، گل زمستان است.
زمستان است، گل نرگس.
نمی آیی؟


 


 
  • سیــــده گمنــــام

بسم الله الرحمن الرحیم

رسم بر این بود که هرگاه امامی به شهادت می رسید، مردم در محضر فرزند و جانشینش

حاضر می شده و ضمن عرض تسلیت با او بیعت می کردند.

دعای عهد فراموشتون نشه!

اللهم انی أُجدد له فی صبیحةِ یومی هذا....عهداً و عقداً و بیـــــعتــــاً


شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت.

در مظلومیتش همین بس که لقبش عسکری است!



  • سیــــده گمنــــام

مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی:

در زمان کودکی من، مرحوم والد ما با یکی از اولیاء خاصّ خدا ارتباط داشت.

تشرّف آن ولیّ خدا به حضور امام زمان صلوات الله علیه، قابل انکار نبود.

ایشان یک مغازه پـینه‏ دوزی هم در بازار داشت. حتّی ایشان می‏‌گفت:

گاهی آقا شب‏های جمعه یک‏ دفعه می‏ آیند، می‏‌فرمایند: بیا برویم کربلا زیارتی کنیم و برگردیم.

با آقا می‏‌روم کربلا و بر می‏‌گردم. این‏ها خواب و قصّه و داستان نیست.

مرحوم والد ما می‏‌گفت: آقا تشریف می‏‌آورند پیش ایشان، نه این، خدمت آقا برود.

پدرم گفت از او پرسیدم: فلانی! گفت: بله!

گفتم: چه شده است که ایشان تشریف می‏‌آورند آنجا پیش تو؟!

گفت: اتّفاقاً خودم همین سؤال را از آقا پرسیدم که چطور شده که شما می‏‌آیید اینجا پیش من

احوالم را می‏‌گیرید؟

ایشان به من فرمودند: برای خاطر اینکه در تو هیچ هوای نفس نیست.

وقتی از حبّ به دنیا تخلیه شدی، ولی الله اعظم دستت را می‌گیرند..



دل نوشتــــ :

پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم

شرط بی بال و پری بود نمی دانستیم



  • سیــــده گمنــــام

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی میفرمودند:

یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف بعد از نماز پشت سر آیت الله مدنی دیدم

که ایشان شدیدا گریه میکردند که از شدت گریه شانه هایشان تکان میخورد.

رفتم پیش ایشان و پرسیدم اتفاقی افتاده است؟

ایشان فرمودند: یک لحظه امام زمان"عج" را دیدم که پشت سر من اشاره نمودند و فرمودند:

آقای مدنی نگاه کن!

شیعیان من بعد از نماز سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچکدامشان برای فرج من دعا نمیکنند!

انگار نه انگار امام زمانشان غائب است!

و من از گلایه امام زمان به گریه افتادم!

کتاب مهربان تر از مادر/ ص 74 _ انتشارات مسجد مقدس جمکران

 

 

امام زمان عجل الله تعالی فرجه به یکی از دوستان خود که از آن حضرت پرسیده بود:

آقاجان! قربانتان بشوم چرا با اینکه ما این همه دعای فرج را می خوانیم شما نمی آیید؟

فرمودند: شما که دعای فرج را نمی خوانید!

شما دعای سلامتی من را می خوانید (یعنی اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن ....)

شما باید دعای(الهی عظم البلا) را زیاد بخوانید.

امام زمان و سید بن طاووس صفحه238.نجم الثاقب صفحه480

 

  • سیــــده گمنــــام