رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «صوتی» ثبت شده است

هو الرحمن الرحیم

هرکاری می‌کنید فقط مراقب عاقبت به خیری‌تان باشید
 همیشه طوری رفتار کنید
که بتوانید عاقبت به خیری را نصیب خودتان بکنید

سردار شهید مدافع حرم «رضا فرزانه»



آدم ها اندازه معرفتشون از خدا طلب میکنن،
یکی از خدا
خونه،زندگی و ماشین میخواد،
یکی رزق حلال و عاقبت بخیری ؛

اینکه چی از خدا بخوای نشون میده کجای کاری
بنی اسرائیل از خدا غذای جدید و معجزه های چشم درآر میخواستن
 انگار نعوذبالله خدا غولِ چراغ جادو هستش که آرزوهای اینا رو برآورده کنه..

تو اما زرنگ باش، مثل ابراهیمِ خلیل، که از خدا عاقبت بخیریِ نسلش رو خواست..

یکم پای منبر بشینیم 





  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد،
او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان
حدود نیم ساعت روی جدول نشستبه بنده حقیر،
مسؤل وقت فرودگاه، اطلاع دادند دم درب مهمان داری!
رفتم و با کمال تعجب شهیدعباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته
 پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد:
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی
منهم منتظر ماندم، مانع پرواز نشوم


در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند

نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او
بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم


حالا یکم بیایید روی خودمون کار کنیم !گوش کنید




  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

کسی که قبل از ما مسئول محور بود،
کُدهای معروف گردان ها و گروهان ها و ادوات را از اسامی زنانه انتخاب کرده بود
برای رَد گم کردن
که دشمن تصور نکند سپاه در خط است
شبی آتش سنگین شده بود،
مسئول محور از من خواست ادوات و توپ خانه را گوش کنم
معرف اداوت شهلا بود و معرف توپخانه پروین
هر چه سعی کردم، آن طرف صدای ما را نگرفتند
تدارکات که معرفش اصغر بود آمد روی خط و ما را گرفت
 مسئول محور بدون این که به مفهوم جمله توجه کند حسب عادت و عرف گفت:
«اصغر اصغر، اگر صدای ما را می شنوی دست شهلا و پروین را بگیر بگذار در دست ما»
 و بعد از گفتن این جمله به خودش آمد و از فرط خنده ولو شد روی زمین
 که این چه حرفی بود زدم! دستور داد که همان لحظه معرف ها را عوض کنیم

 



 

 

کاش امسال جشن میلادت به میزبانی پسرتان باشد...
ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید؛
ما مُحبّ شویم و او محبوب شود؛
ما عاشق شویم و او دلبری کند؛
ما سربازی کنیم و او قیام کند؛
ما پیروی کنیم و او فرمان دهد...
 "چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش صلوات"
 
ولادت امام حسن عسکری را ، محضر فرزند عزیزشان امام زمان عجل الله فرجه تبریک میگوییم

عیدتان مبارک 
حق بدهید به من دلتنگی دارد خفه مان میکند آقا 
تمام ذکرمان شده 

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ

 
 

 
  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

بگذارید هیچ چیز ننویسم
فقط خوب حرف های آقا محسن حججی را گوش کنید همین !





دریافت


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

امروز شهرمون توفیق داشتیم دعای ندبه در محضر عالم بزرگوار حاج آقای عالی باشیم
جمله ای گفتن که از وقتی اومدم بهم ریختم
اومدیم دعای ندبه تو چشم آقا هستیم ولی چیکار کردیم که تو دل آقا هم باشیم
ما العیاذ بالله موقع مریضی , مشکلات آقارو یاد میکنیم
اصلا ما همیشه از امام زمان طلبکاریم
میگیم تا حاجاتمون رو ندید نه من نه شما (پناه بر خدا )
رفاقت نکردیم با آقا ! اگه هم بوده ظاهری
اهالی رفاقت با شهدا شمارو نمیدونم
هر روز داره عمرم میگذره من برای امام زمان هیچ کاری نکردم
نه دغدغه ظهور داشتم
نه چیزی شاید شاهکارم فقط جمله اللهم عجل لولیک الفرج بود
من واقعا شرمسارم
امروز هین سخنرانی روایتی رو گفتن از داماد مرحوم علامه امینی
خواستم کلش رو بنویسم گفتم از حوصله اتون خارج میشه
میزارم خودتون گوش کنید
بعد اینجا تو نظرات بگید چه حالی داشتید



دریافت


پ.ن
بغض میکنم
همیشه به مردم کوفه گفتم چطور تونستن ولی خودم با امامم همین کارو دارم میکنم
همیشه گفتم چطور اون عرب جاهل و زغال بر سر پیامبر ریخت یا سیلی زدن بر آن صورت ماه
در حالی من با هر اعمالم و گناهم روزی چند بار سیلی بر امام زمان میزنم (پناه بر خدا )
منی که با نمازهایی که نمیخونم و یا دست و پا شکسته ...
هر پنج وعده سر نمازم رو میزنم روی نیزه ها
میدونم قبل اینکه حرف بزنم آقا میشنون ولی ! شروع میکنم غیبت و دروغ و سخن چینی و رسوا کردن
میدونم همیشه آقا دعام میکنن و از احوالم آگاه هستن ولی همیشه طلبکارم
العیاذبالله آقارو نوکری کردیم برای خواسته های خودمون
حالا اینجاشو بگم
با همه بد بودنم باز آقا دستم رو میگیرن میبرن مجلس جدشون امام حسین و مادرشون حضرت زهرا
.
.
.
آخ که چقدر پرو و وقیح هستم

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم
از این که مرگ را فراموش کردم
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم،
غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم
نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم
از این که " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم
از ......
و.....

فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله کرجی - شهید محمودی



فکر می کنم بارها عکس بالا رو دیده باشین. این عکس نوجوان 13 ساله ی کرجی شهید علیرضا محمودی پارساست که چند روز قبل از شهادتش گرفته شده که معصومیتی خاص رو تداعی می کنه. وقتی تو زندگی این نوجوان سیر می کنیم می بینیم که چطور جبهه به فرموده حضرت روح الله(ره) دانشگاه بوده و چطور مس وجودها رو طلا می کرده. عشق واقعی به شهادت رو میشه تو گوشه گوشه ی زندگی به ظاهر کوتاه علیرضا و دست نوشته ها و آثار بجا مونده ازش لمس کرد، چیزی که شاید برای خیلی از مسن های این زمان گفتنش هم سخت باشه، ملکه ی ذهن و رفتاری شهید علیرضا محمودیه....


باید خوب فکر کنیم برای زندگیمون برای فعالیت های مجازی نه !
ما کی قراره توبه واقعی بکنیم
13 سالش بود ما چند سالمونه !


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم


اینجا کشمیر است , شهر انتظار , شهر واقعی امام زمان
شهری که سیصد هزار جمعیت دارد
که دویست و پنجاه هزار آن شیعه ی ناب دوازده امامی هستند
عشقشان به رهبر شرمنده ات میکند
عشقشان به امام روح الله عرقت را برجبینت جاری میکند
که آنها اینهمه وفادار و ما چقدر بی وفا
تمام آرزویشان داشتن گلزار شهدا و بهشت زهراست....
بهترین هدیه ای که به آنهامیتوان داد چفیه ای است که بر دوش ولی فقیه شان میبینند
و از ایران سوغاتی ای جز چفیه پذیرا نیستند
حال این شهر با این لطافت و با این رنگ و بو در زیر لگد های ظالمانه قرار گرفت
جرمشان مانند مادرشان زهرا حب علی در دل و فریاد علی بر لب است
رسم است هرکس هرکس علی علی بگوید کتک بخورد از زمان پیغمبر الی آخرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذٰلک....
خودشان دین داری شان را از انقلاب امام روح الله میدانند
و خود را مدیون ایرانی میدانند که مهد انقلاب روح الله است
و این کشور چقد ظالمانه امروز چشمانش را بر روی فرزندانش بست
تا خدایی نکرده به تریپ قبای برجاممان برنخورد
آه از سکوت, آه از ندیدن, آه از ظلم
 

 
+حاج حسین یکتا: من دوجا جا کم آوردم یه جا اونجایی بوود که جوان های کشمیری رو دیدم که اووونجوری عشق ولایت و شهدا رو دارند و از خداشونه که یه گلزار شهدا داشته باشند و سوووغاتی هایی که براشون بردیم تماما چفیه بود

جایی که حاج حسین یکتا کم آورد+

حتما حتما گوش کنید !!!!!!!
  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

هرکس در شب جمعه شهدا را یاد کند
شهدا نیز او را در نزد حضرت اباعبدالله الحســــــــــین علیه السلام یاد میکنند...

شهید مهدی زین الدین



قرار بود این پست دیشب گذاشته بشه ولی خوب نشد ! ان شالله یادگاری برای شب جمعه دیگه
عمری باشه ; شهدارو شب های جمعه فراموش نکنیم
با اجازه شما بزرگواران چند روزی خدمتتون نیستم یه مسافرت کوتاه و برگشتنی ان شالله اعتــــکاف
برای همین اگه عمری باقی باشه هفته دیگه بعد اعتکاف خدمتتون خواهم بود
منتظران یار ، فصل عاشقیست...فصل پربهای تنهایی...فصل خوش اعتکاف!


رفیق نیمه راه نیستم , میشناسید مرا ; نامتان را نوشتم
دعاگوی همه اهالی رفاقت به سبک شهید هستم


بر قلب خود گویم تمـام درد ها را , بـغـض تمامی غروب جـمـعه ها را
صـبرِ،تحـمل هم گـمانم،خـسته گشته , اَینَ الحَسَن؟ اَینَ الحُسین؟ پروردگارا

خدایا شهدا در انتظارند


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

مادر می گوید همه چیز را خوب نگاه کردی ؟! کم کسری نباشه
در دلم می گوید چرا یه چیز مهم تری مانده
نگه داشتم سر فرصت مناسب , آسوده از هرگونه گرفتاری بنویسم
اهالی رفاقت به سبک شهید خوب مرا می شناسند میدانند رفاقتم عمیق است
هرکجا برم تنها نمیروم , دل ها و نام ها را میبرم !
دلتنگش شده ام اصلا بدون امام رضا نمی شود هربار بعد نمازهایم سلام که میدم بغض میکنم
اقا قرار دیدار پس کی ....
اصلا هربار که دعوت میشوم مرا می برند بهشت و وای به روزی که باید برگردم
اصلا نمیدانم شاید اگر رسیدم حرم به همان بفاطمه باشد دم آخری که برگشتنی میگفتم +



ازم راضی هستید ؟ من شرمنده ام اگه تو این سال که گذشت فرزند خوبی برای شما نبودم
"ما از تو راضی هستیم خدا خیرت بده تو در حق ما کوتاهی نکردی حتی بیشتر از توانت در حق ما فرزندی کردی "
همین نعمت ها و زیارت هارا از دعای خیر همین پدر و مادر دارم !
تا نفس میکشید خادمی پدر و مادر رو بکنید ....
من یه زمانی جهالت کردم ..... شهدا من رو آدم کردن +

با یاری خدا ان شالله راهی ام , لیست تمامی اسامی دوستانم و بزرگواران را نوشته ام دلم میخواد اگه عمری بود جلو پنجره فولاد و دارالحجة بودم اسم تک تک شما بزرگواران رو بگم , نائب الزیاره باشم و دو رکعت نماز به نیابت از شما تو حرم بخونم و همچنین زیارت نامه  ...عمل از این طرف که من هستم ارزشی نداره ولی از اون طرف که حضرت رضا علیه السلام باشه خیلی ارزشمنده ان شاء الله  در پرونده تون یه زیارت امام هشتم و حضرت معصومه ببیشتر می بینید, کرامت اونها اونقدر هست که به نیابت از کل عالم هم زیارت کنیم به همون تعداد جدا جدا برامون بنویسند عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم
گفتم که شما هم من حقیر رو دعا کنید شما رو قسم به حضرت زهرا حلالم کنید
لیست اسامی دوستان و بزرگواران :

*نشانه عزیز
* خدایی که در این نزدیکست عزیز
*بهشت زود هنگام ( امیدوارم تا بر میگردم بیای صحیح و سلامت باشی دوست خوبم و شاد )
*شرح وصال عزیز(دلتنگتم )
* نجمه عزیز (ان شالله برای مامان و حاجت خودت دعا میکنم خیالت تخت دوست خوبم )
* گل بهار , بهار عزیز
* طهورا همنفس طلبه عزیز
*ساقی عزیز (شراب طهور )
* زائر بارانی عزیز
*یار طلبگی  عزیز
*همسر سید علی(زن آقا) عزیز
*دلا بانوی عزیز
* تب باران عزیز
*نرگس عزیز (وبلاگ ایوان )
* عارفه عزیز
*پله پله تا خدای عزیز
*ملکه عزیز
*بی رنگی (سید عزیز )
*مـعبری بهـ آسمان عزیز
*قرار گاه عاشقان عزیز
*طلبه پرستار (فهمیه عزیز )
*طلبه آینده
*تبسمِ عشق عزیز
*کنیز حضرت زهرا
*دل مــــــن
*من ..عزیز (دوستی که کنکوری هستید خیالتون تخت اسم شما رو نوشتم )
*طواف عشق
*مدخر
*انار
*مهدیه عزیز(وبلاگ دشمن شناسی )
*دریا (گاه نوشت های من )
*سائل الزهرا (عطر خدا )
*لبیک یا زینب

* تمام اهالی فانوس جزیزه (آقای عباس زاده , جناب رزمنده , جناب صالح , افسر جنگ نرم , هانیه العلی , از تبار نیسان , چشم به راه , گمنام , راحله سادات , ...)
*فانوس ( ان شالله هرکجا هستند سلامت باشند )
* فرهنگ پرواز
*رنگ خدایی
*میهمان
*جوجه دانشجو
*سجاد عنایتی
*کوله بار
*جناب کاروان
*زندگی یعنی حباب
*دل من
*جناب سروش الف
*جناب بسیجی گمنام
*مردی به نام شقایق
* وبلاگ ابوتراب
*جناب محترق الزهرا
*جناب احتلال (وبلاگ مدافعان حرم )
*زائر حرم
*گوهر313
*شکرانه سادات
* کسانی که بعد این پست رو دیدن و التماس دعا گفتند ( این جمله رو آخر نوشتم تو کاغذ )

هرکی رو یادم رفته بگید تا بنویسم اگه کسی جامونده باور کنید از قصد نبوده


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

آدم باید توجه کند فردا این زبان گواهی می دهد
حیف نیست این زبانی که می تواند شهادت بدهد که اینها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند:
یا زهرا ، یا حسین (ع) آنوقت گواهی بدهد که مثلاً ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفت، بیهوده گفت،
آلوده کرد، ناسزا گفت، به مادرش درشتی کرد.
احتیاط کن! تو ذهنت باشد که یکی دارد مرا می بیند، یک آقایی دارد مرا می بیند،
دست از پا خطا نکنم، مهدی فاطمه(س) خجالت بکشد
وقتی می رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد
بگوید: مادر! فلانی خلاف کرده، گناه کرده است. بد نیست ؟!!!
فردای قیامت جلوی حضرت زهرا(س) چه جوابی می خواهیم بدهیم

شهید سید مجتبی علمدار



در را باز کن زهرا جان !
نه میخواهم هیزم آتش بی غیرتانِ درب خانه ات شوم ...
و نه میخواهم ریسمان بر دستان علی بزنم !
آمده ام برای عرض تسلیت بانو ...
آمده ام گدایی ... در را بازکن مادر ...


همه ی روضه , همین است و همین است فقط , درد یک "سوخته" را سوخته ها می فهمند
تا قیامت سرِ سربندِ "تو" بی بی! دعواست ...
معنیِ این سخنم را شُهدا می فهمند ...


بفرمایید روضه ...


  • سیــــده گمنــــام