رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۸۳ مطلب با موضوع «امام زمان» ثبت شده است

هو الرحمن الرحیم

پسر فاطمه شرمنده اگر میبینی
کوچه آماده شده تا برسی،دلها نه ....



خبر بیماری و بعد رحلت امام در چهارده خرداد 1368 بدترین اتفاقی بود که می‌توانست رخ دهد
من شرایط روحی سختی را می‌گذراندم. خدایا! کدام درد سختتر بود؟ درد فراق یاران شهیدمان؟
درد این تن رنجور که باید در شهر هزار رنگ تاب می‌آورد؟
و حالا درد وداع با امام که از جان و دل و خالصانه دوستش داشتیم و حاضر بودیم عمرمان را فدای
سلامتی و زندگی امام کنیم
در طول جنگ بارها اسمم برای رفتن به سوریه و مکه درآمده بود...
عده‌ای رفتند و بعضی مثل من نرفتند. می‌ترسیدم بروم و از عملیات جا بمانم...
در طول جنگ فقط یکی دو بار با لشکر به مشهد رفتم اما هیچکدام از اینها ناراحتم نمی‌کرد
چیزی که مرا می‌سوزاند این بود که بارها اسمم برای دیدار امام درآمده بود اما نرفته بودم!
هر بار حرف دیدار امام پیش می‌آمد، خجالت می‌کشیدم بروم پیش امام
فکر می‌کردم چه کرده‌ام که بروم مقابل امام بایستم
فکر و ذکرم این بود که در زمان پیامبر و امام علی (ع) مجاهدان چه حالی داشتند می رفتند در برابر
پیامبر و امام شان روبه روی دشمن می ایستادند می جنگیدند و شهید می شدند و حضرت آن هارا مشاهده میکرد
و حالا به خودم فکر میکردم و میگفتم : خدایا شاهدی که ما در این دوران غیبت فقط به فرمان نایب
امام زمان (عج) رفتیم به جبهه , حتی امام مان را ندیدیم , فقط صدایش را شنیدیم و یک لحظه از جنگ
عقب نکشیدیم فرصت دیدار هم بود اما ... در راه جهاد بودم
یک شب بعد از کلی گریه خوابیدم . خواب عجیبی دیدم , امام رحمة الله در یک اتاق معمولی بود
شهید امیر مارالباش یک طرف امام و من طرف دیگر نشسته بودم
امام گاهی دستش را به سر من و امیر می کشید و میگفت :
" زیاد ناراحت نباش ,ندیدن که حساب نیست , اینکه آدم وظیفه اش را انجام بده حسابه "
صبح با حال عجیبی از خواب بیدار شدم ان قدر خوشحال و آرام بودم که حد نداشت احساس میکردم
که در جهاد کوتاهی نکردم و به لطف خدا به وظیفه ام عمل کردم
کتاب نورالدین پسر ایرانی

+داشتم فکر میکردم ما که خیلی ادعامون میشه در مقابل نائب حضرت و محضر امام زمان چقدر به
وظیفه امون عمل کردیم یا فقط چشم دوختیم که حضرت رو ببینیم؟!


عیدتون خیلی خیلی مبارک
امشب تو احیای که نگه میدارید منم یاد کنید خیلی التماس دعا

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

خون سرخ شما
دل ما را به شما گره زده...
مگر غیر این است که، هرچه هست از این دل است...
این دل است که می کشاندمان به شلمچه...طلاییه..فکه..
این دل است که راهیمان میکند به گلزارشهدا...
این دل است که شنیدن صدای آسد مرتضی را به دیگر نواها ترجیح می دهد..
این دل است که هر پنج شنبه بی قرار دیدار می شود...
این دل است که چو نام حسین به گوش جان می رسد به تپش می افتد...
این دل است که ما را بر عهدمان با شما نگه می دارد...
این دل است که یک نسل بعد شما را به دفاع از حرم عمه جان زینب راهی سوریه می کند،
چنان که چشم بر تمام دل بستگی هایش می بندد...

و اگر شما نبودید
معلوم نبود چه بر سر ما می آمد...؟!
تکلیف این دل چه می شد...؟!
بی راه نیست، که بگویم به بیراهه می رفت...!
وای اگر نگاهتان از ما برداشته شود..
وای اگر این دل بلرزد...بلغزد...
که آن وقت پایمان خواهد لغزید



+ با مادر رفته بودیم برای خرید کفش حالم از دیروز بد , از خنده های طنازانه دختران با فروشنده ها
از لباس های ناجور که با گرم شدن هوا به شکل های عجیب تر از سال های پیش در اومدن
از چادری های که کفش های ناجور میپوشن و ارایش میکنن اصلا نمیدونم به چه دلیل چادر سر میکنن !
چادری هایی که شال های صورتی با ساق دست های صورتی با کفش های صورتی
با رژ صورتی
دلم دیروز خیلی شکسته بود خیلی
موقع اذان مغرب همین که صدای اذان رو شنیدم تو مسجد زدم زیر گریه
کمی بعد حالم بدتر شد ! یادم افتاد من با گناه جماعت به این روز افتادم با گناهان خودم چه
به سر امام زمان آوردم !
تا به حال قلبتون شکسته ؟! خیلی درد کشیدید نه ؟ خیلی زار زدید نه ؟!
ببینید چقدر بی حیا شدیم شکستن قلب امام زمان برامون عادی شده ,, وای بر من
با غیبت ها ! با نگاه به نامحرم , با کاهلی در نماز , با دروغ با وقت تلف کردن در فضاهای پوچ مجازی ..
کاش به جای کف زنی و شادی های الکی این روزها فقط خودمون رو آدم کنیم
کاش حیا کنم فقط خجالت کشیدن رو یاد بگیرم

آیت الله بهجت (ره):
«کلامی که از زبان ما خارج می شود قبل از آنکه به گوش خودمان  برسد والله امام زمان میشنود

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

میگفت خسته نشدی از این همه رفاقت با شهدا ؟!
گفتم چرا خسته بشم ... تازه دارم راه درست رو میرم

میگفت سخت نیست داری مثل شهدا رفتار میکنی ؟!
گفتم تازه دارم معنی عشق رو میفهمم....

میگفت خوب باشه اصلا هرچی تو بگی ولی آخر این رفاقت چیه ؟!
گفتم ; رفاقت با امام زمان (عج)

برگشت گفت میشه منم با شهدا دوست بشم ... منم این رفاقت رو میخوام



دوستی با شهدا بازی دو سر برد هست...  با شهدا رفیق شو، تا عزیز همه باشی!
میگن آدم با هرکی دوست باشه، ازش تأثیر میگیره!!
حالا اگه با شهدا دوست بشه، رفتارش میشه شبیه دوستی که همیشه همراهتون هست،
به یادتون هست هواتون رو داره،دوستی که شما رو به خاطر منافع خودش نمیخواد...!

بلکه خالصانه و مخلصانه دوستتون داره و عمیقا سعادت و موفقیت شما رو میخواد
دوستی که در مقابل همه عصبانیت ها و گلایه هاتون آروم و ساکت با همون نگاه مهربون همیشگی اش خوب به حرفاتون گوش میده و لبخندش میشه آب روی آتیش وجودتون
عجیب حالتون خوب میشه و صدای چشمانش رو میشنوید که آروم بهتون میگه:
غصه چرا؟گریه چرا؟!چرا فکر میکنی تنهایی؟چرا فکر میکنی حواسم نیست...؟
.یه وقت فکر نکنی رهات کردم!من همیشه حواسم بهت هست،همیشه دل نگرانت هستم
همیشه برات دعا میکنم...!یه وقت نا امید نشی!
خوب نگاه کن!نگاه مهربون خدا رو ببین
گوش کن!صداشو میشنوی؟داره میگه:نکنه از رحمت من نا امید بشی،
داره میگه تو بخواه من اجابت میکنم...! رفاقت با شهدا بازی دو سر برد هست...!
شهدا تو رفاقت کم نمیگذارن...خیلی رفیق بازند!!!خیلی با معرفت هستند...
مطمئن باشید که اونقدر صبوری میکنن تا راه بیفتید...
یه وقتایی باهاتون سرو سنگین میشن تا شما بیشتر به سمتشون برید تا شما بیشتر به خودتون بیایید
تا بیشتر حواستون رو جمع کنید اما واقعا هواتون رو دارند حتی اگه حواستون نباشه که حواسشون هست...!!!

+بودند کسانی هم که رفاقت با شهدارو تجربه کردن , نه برای معرفت بیشتر بلکه برای گرفتن حاجت
ولی وقتی به حاجتشون نرسیدن زدن زیر همه چیز و حالا غرق اندر غرق دنیا شدن
دعا کنیم گرفتار و مشغول دنیا نباشیم


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

سید مصطفی انسانی است با ابعاد مختلف ,در زندگی او همه جور دوست و انسانی می بینیم
نماز شب خوان,آدم عادی,قمار باز,شراب خوار,کفتر باز
اما او میشود چراغ راه بسیاری از جوانهای همدان
دانش اموزی پرتلاش
مسلط به چهارزبان زنده دنیا
فوتبالیست بهترین تیم همدان
تک پسر خانواده ی نسبتا مرفه
در ایام شانزده سالگی به محله ای میروند که مسجد ندارد وهمه جوانها علاف وبیکار میگردند و
سید مصطفی دست به کار شده ومسجد اعظم درشمال همدان را میسازد و
همه جوانها ونوجوانان را جمع میکند وبه خودسازی سوق میدهد
کاباره ها و مشروب فروشی های همدان از ترس این نوجوان تعطیل میشوند
در ایام دبیرستان در لیست سیاه ساواک قرار میگیرد وساواک همدان ابروی خود را به خاطر فعالیت
های این نوجوان درخطر دیده و همه جارا به دنبال سید مصطفی میگردد اما او از کشور خارج میشود
او به کشور های کویت، الجزایر، لیبی و مصر وفلسطین وسوریه و لبنان ,سریلانکا و
پاکستان و هند رفته بود وانجمن های اسلامی راه انداخته بود
او در کنار جنبش فتح فلسطین اموزش چریکی می بیند واسلام ناب خود را نیز به انها می اموزد
و کشور های عربی را از چریک های انقلابی پر میکند
سید مصطفی حتی از کوبا که مهد کمونیست بود هم سربازان اسلام تربیت کرد
و از شخص شهید احمد شاه مسعود اسطوره ورهبر مبارزان افغان تقدیر نامه دریافت کرد
در ظاهر ۲۵ سال عمر از خدا گرفت اما انقدر عمری با برکت داشت
که خیلی ها او را مربی اصلی بهار عربی که این سالها می بینیم میدانند
سید مصطفی در سحرگاه روز دوازدهم بهمن ماه سال ۵۸ در حالیکه اسناد مهمی را باید
به شورای انقلاب برساند به تهران حرکت کرد اما افرادی ماشین وی را مورد حمله قرار داده
وبا صحنه سازی جوری وانمود کردند که تصادف شده اما اهمیت بسیار مدارک به سرقت رفته نشان میداد که حتما تروری در کار بوده
و هم اکنون جسم مطهر این سفیر  بیداری  انقلاب در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده شده
وروحش میهمان اولیا خداست

 حتما این کتاب رو مطالعه کنید


شهید
سیّد مرتضی آوینی :
سربازان امام زمان (علیه السلام) از هیچ چیز ؛ جز گناهان خویش نمی هراسند
.
.
.
و سوالی که دارم مدام از خودم میپرسم ...
بـــــانوی گمنام ؟
چقدر با پرویی تمام جلو چشم امام زمان گناه کردی ؟!

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

دلم گرفته از جنس دل یک جامانده , جامانده ام از هر چه که خوبی است
شهدا ، حرف دل دارم با شما ,چه خوبست دوستی با شما
شهدا این ایام جوانی را میگذرانم , یا شاید میگذرد و من در سپری شدن فرصت ها بی تقصیرم .
خسران زدگی است جاماندن از قافله ای که سیر الی الله دارد
دور شدن از شما ضرر است
به عقیده ی من ور شکسته است کسی که شما را ندارد .
من دوستتان دارم و خود به این اگاهید ,نه که من از جنس شما باشم نه !!!
شما دوست داشتنی هستید
فقط یک کلام
دست دوستی که به سمت شما دراز شود را رد نمیکنید , نه ؟؟
در مرام مردانه ی شما در جمع خدایی شما , در میان دعاها و نجواهای شما ،
جایی برای این خواهرتان هست مگر نه ؟؟



چقدر بی خیال بودم...
آن هنگام که , از چشمانت افتادم !

وَ أَسْقَطْتَنِی مِنْ عَیْنِکَ [عِنْدِکَ‏] فَمَا بَالَیْتُ...


+ راستی پست قبلی پاک شد چون متهم شدم
صرفا فقط جهت یاد آوری
مــراقب خـــــود باشید
در ایـن فضـــــای بـی دروپیکـــر مجـــــازی!
در جـبهـه اگـر روی میـن میـرفتی جـانباز می شدی و سـربلند!
امـــا
اگـر تـن به مین های این وادی دهی ,معلوم نیست به نا آکجا آبادها خواهی رسید
اینجا فقط باید دل به شهــــــــــدا داد
سربازان خمینی تخریبچی های قابلی
هستند


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ ‌‌‌دوازده, ‌‌‌سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟!»
با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم:
«نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم»
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌های مختلف، اعتصاب غذا کرد
وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!

شهید مهدی کبیرزاده
 کتــاب دسته یک، ص141




هر غذایی را نخور. در حلال و حرام وسواس داشته باش، ولی در طهارت و ‏نجاست وسواسی نشو. هرجایی مرو. در غذای شبهه ناک بگو شاید حرام ‏باشد و نخور، ولی در طهارت و نجاست شک نکن و بگو ان شأ الله پاک است
تاجری آیت الله العظمی مرعشی (ره) را به مهمانی دعوت کرد. ایشان بعد از ‏مهمانی شب، در خواب حضرت مهدی(علیه‏السلام) را دیدند که فرمودند: ‏دستت را سر هر سفره‏ای دراز مکن. وقتی ایشان تحقیق کردند، فهمیدند مال ‏صغیر در اموال تاجر بوده است و از آن به بعد بیشتر از قبل، دقت می‏کردند و به ‏هر مهمانی نمی‏رفتند

کتاب در محضر مجتهدی ; آیت الله مجتهدی تهرانی


امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذره‌ای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست


بحـارالانـوار، ج53، ص 183

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

همین جمله ی کوتاه استادپناهیان برا تلنگر محکم کافیه:
آقات نیس، راحتی؟!



خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می‌گویند. هرگاه ماه رجب فرا می‌رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال می‌فرماید: «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت ‌می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت ‌می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است».


تـو می آیی , شهیـدان نیز بـاز می گردند،
و آویـنـی روایــت می کند؛ فـتـح نـهـایـی را.. +



  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

خطاب به مادر و پدرش نوشته است:
مادر و پدرم و خانواده عزیزم عیدتان پیروز ولی این عید، عید ما نیست
روزی که اسلام به پیروزی نهایی برسد عید نوروز ماست
پدر و مادرم هدف شهدا تحقق اسلام بود و با خون شهدا انقلاب تقویت می‌شود
و هر روز که اسلام پیروز شد عید نوروز ماست که پرچم اسلام بر فراز بیت‌المقدس به اهتزاز درآید

شهید امیر عشقی قوچانی




  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم


  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

عادت ندارم تو یک روز دوتا پست بزارم ...
برای خودم از روز اول یه هدفی داشتم اینکه یه پست دو سه روزی باشه هم خودم چندباری بخونم
هم بقیه ... منم مثل شما اینجا یه خواننده ام گاهی میشه یه پست رو چند بار میخونم
اینقدر که بتونم عمل کنم,اینقدر تا عمق جانم نفوذ کنه
فردای قیامت بهم بگن بانوی گمنام این پستی که نوشتی چقدر عامل بودی که برای بقیه هم نوشتی !؟
اگه پست قبلی رو بخونید برای مولامون نوشته شد که بعد نماز برای اقامون دعا کنیم
بعد نوشتنش خودمم عمل کردم ولی فکرم درگیر یه چیز دیگه شد اینکه خوب من دعا کردم
این وظیفه ام رو عمل کردم ولی تا وقتی پا رو نفسم نزارم اونی نشم که مهدی زهرا (عج) میخواد به
چه دردی میخورم ؟! تا وقتی خودم رو تربیت نکنم چطور میتونم منتظر واقعی مولا امام زمان باشم ؟!
میدونم پست طولانی ولی خوب شاید همین تنبلی کردن که باعث از خیلی قافله ها جا بمونیم
حتی قافله منتظران واقعی حضرت مهدی (عج)

شهدا خیلی قشنگ به قافله رسیدن
توصیه میکنم خودم و شمارو برای چندبار خوندن کتاب بلورچی
(حدود صد صفحه از این کتابِ ارزشمند، حاوی «محاسبات نفس» شهید «بلورچی» است که حقیقتا برای هر انسان جوبای رستگاری و تعالی اخلاقی، بسیار راه گشا و مفید به فایده هستش )


قسمتی از کتاب رو برای شما میزارم

*یک شنبه ۲۲/۲

«بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره، یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم»
۱-نماز صبح خیلی دیر خوانده شد و تعقیبات چندان مورد توجه نبود
۲-کمی نسبتا زیاد تندویی کردم و صدایم را بلند کردم
۳-چند ورد چشم نگاه های اضافی به دنیا داشت
۴-مزاح های غیر لازم در دو مورد دیده شد، باید دقت یبیشتری در مزاح کردن شود
۵-یاد مرگ اصلا تا ظهر وجود نداشت
۶-عجب و غرور می خواهد بروز کند
۷-در قرآن خواندن احساس می کنم شیطان می خواهد نیت را ریا کردن و قیافه گرفتن
برای مردم قرار دهد، باید خیلی مواظب باشم
۸-تواضع و خشوع چندان مورد دقت قرار نداشت.

*چهارشنبه ۲۴/۲/۶۵

۱-صبح اول صبح هم خودم را دنیا قرار دادم
۲-بی اعتنایی به مقام ]نامفهوم [کردم، شاید تسلیم نبودم.
۳-ظاهرا صبحانه زیاد از حد خوردم
۴-خیلی به دنیا توجه دارم، باید برای رفع این مسئله، به خدا توجه دایمی داشته باشی.
۵-در نیت قرآن خواندن خیلی مشکوک هستم که مبادا به خاطر دنیا بوده
۶-داشت در دلم کینه جای می گرفت.
۷-دو-سه مورد زبان بدون فکر صحبت کرد که موجب شد به خطا رود
۸-غافلانه صحبت می کنم و این در کلام را از دست داده ام.
۹-معاشرت با [...] و رضا برایم ضرر دارد؛ البته بیشتر رضا.
۱۰-در مورد احمد، بی چاره شده ام و واقعا نمی دانم چه کنم.
باید امشب با امام زمان(عج) در میان بگذارم.
۱۱-الحمدلله حال مراقبه وجود داشت ، لیکن صحیح استفاده نشد.
۱۲-یک مورد دروغ واضح گفتم، استغفرلله
۱۳-کمی صحبت کردم.
۱۴-یاد مرگ کم بود.
۱۵- زیاد صحبت کردم.
۱۶-تقریبا زیاد خوردم.
۱۷-یاد دنیا کمی آزارم داد و مشغولیات ذهنی برایم ایجاد کرده بود.

پنجشنبه ۲۵/۲/۶۵

۱-نماز صبح را کمی دیر خواندم.
۲-صبح اول صبح باز هم دنیا داشتم
۳- غفلت کمی وجود داشت.
۴- توفیق کار کردن برای رضای خدا وجود نداشت و تنبلی کردم.
۵- دو-سه مورد با زبان، موجب ناراحتی دیگران شدم و جلوی دیگران آبرویش را بردم.
۶-شاید غیبت فیاضی را کردم. باید خیلی در این مورد صحبت ها دقت کنم.
۷-محبت دنیا خیلی بیشتر از مقدار لازمه ابراز شد.
۸-حسادت خیلی آزارم می داد.
۹-خیلی بی مورد و بی خود در موارد بسیار زیاد صحبت کردم.
۱۰- به خدا توجه نکردم.
۱۱-اخلاص وجود نداشت

* نتیجه:
نفس آلوده به نظر می رسد. توجه به نفس، حال به چه دلیل، به دلیل روزه یا چیز دیگر، آسان تر از قبل میسر است، لیکن آن چه دیده می شود، آلودگی نفس است. در ضمن، در نماز یاد احمد وجود داشت، اما برای فهمیدن این مطلب که آیا واقعا این گونه است یا نه، باید بیشتر دقت شود، این گونه حس می کنم که شیطان می خواهد مرا بی هوده سرگرم این قدرت شیطانیه بکند تا از اصل غافل بمانم. اولا نمی دانم اصل مطلب چیست، یعنی باید در رذایل ، کدام کدام یک را از بین برد، اپن گونه که حاج آقا قبلا گفته، خودخواهی است، پس باید حسابی توان روی آن بگذارم. ثانیا نمی دانم چگونه آن را، یعنی خودیت را از بین ببرم.
چهار شنبه ۷/۳/۶۵ ۱۸
باید تا آن جا که ممکن است توجه به نفس داشته باشی و سکوت را رعایت کنی، یعنی حتما این دو کار باید به جد رعایت شود و نهایت، شب هم که شب قدر است، مورد مواخذه قرار دهی نفس را که آیا چنین کرده بودی یا نه؟ در ضمن، امر لازم دیگر، خواندن قرآن به حد وفور است و باید حتما رعایت شود.

 + وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ ؟ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ...

 و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است؟
پس از این معامله‏اى که با او کرده‏اید شادمان باشید، که این همان کامیابى بزرگ است
.

شهید ، یعنی کسی که خدا وجودش رو اینقدر خریدنی یافته که حاضر شده بهایی به عظمت بهشت که وسعتش به اندازه آسمانها و زمین هست رو براش بپردازه،و خوشنودی امام زمان و امام حسین  ببین چه ها کرده و چه ارزش افزوده ای برای خودش ایجاد کرده که اینطور خریدنی شده؟

خدایا باور شهادت را نصیبمان کن نه تخیل شهادت را ....

  • سیــــده گمنــــام