رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۵۱ مطلب با موضوع «همین نزدیکی ها» ثبت شده است

هو الرحمن الرحیم

یکی یکی صحن هارو داشتیم میگشتیم , قرار بود بریم درب شیخ طبرسی ...
تا اینکه دیدیم نوشته شده " درب  شیخ طبرسی در حال تعمیر میباشد " کلا بسته شده بود
صحن هدایت بودیم در حال بازگشت به باب الجواد , ولی داخل صحن هدایت نمایشگاه کتاب آستان قدس رضوی توجه همه ما رو به خودمون جلب کرد , مامان پیشنهاد داد بریم داخل , مامان قرار بود برای خودش مفاتیح بخره ! ما هم به همین دلیل رفتیم داخل . مفاتیح هارو نگاه کردم اون چیزی که مد نظر مامان (درشت خط و واضح و خط کامپیوتری )باشه نبود ! تا بقیه سرگرم نگاه کردن به کتاب ها بودند رفتم قفسه کتاب هایی که برای حضرت آقا بودند . یادم اومد برنامه سمت خدا حاج آقای ماندگاری گفتند حتما کتاب "واجب فراموش شده " رو بگیرید . هرچی گشتم بین کتاب ها نبود .
+آقا ببخشید من کتاب "واجب فراموش شده " رو میخواستم ولی بین کتاب ها نبود !
خود فروشنده یکی از همکارهایش را می فرستد , نمیدانم از کجا کتاب رو برایم می آورد !
کتاب رو میبینم خوشحال میشم , راستش نمیدونم چرا ذوق کردم ... شاید چون عاشق کتاب هستم .عاشق خواندن کتاب , شاید چون نصف پول هایم همیشه صرف کتاب می شوند , از pdf خواندن متنفرم احساس میکنم همیشه موقع pdf خواندن سرم مثل کوه می شود , خلاصه بگذریم ! مبلغ را میپردازم 3500 تومان ! خوشحالم بالاخره خریدم خیلی وقت دنبالش بودم ! ولی نمیدونستم  با خریدن این کتاب قراره در معرض امتحان بزرگی قرار بگیریم !
دارالحجة شروع کردم به خوندن کل کتاب ...
تا اینکه



دیگه روز آخر رسید و ما سوار اتوبوس شدیم که بر گردیم , تقریبا نیم ساعتی بود که از مشهد خارج شدیم
- آقای راننده حوصلمون سر رفته , همه خوابشون گرفته , بابا یه چیزی بزار تو اون ضبط خوب!
هایدی ! مهستی ! چیزی نداری ؟ (چند نفری از عقب داشتند بلند به راننده میگفتند )
دیدم راننده بدش نمیاد دنبال نوار میگرده !
بلند شدم گفتم توروخدا حرمت نگه دارید , هنوز پنج دقیقه و نیم ساعتی نشده از مشهد خارج شدیم !
همه ساکت شدند !
موقع ناهار که شد راننده نگه داشت برای ناهار , ما هم رفتیم نماز خوندیم  ناهار هم که خوردیم
موقع سوار شدن چندتا خانم که عقب می نشستند اومدن جلو من شروع کردن از قصد بلند حرف زدن:
- بعد ناهار تو ماشین یه حال اساسی میکنیم , به کسی ام ربطی نداره ! کسی حق نداره اعتراض کنه . هرکاری دوست داشته باشیم میکنیم !
خوب که نگاهشون کردم نمیدونم شنیدن یا نه ولی زیر لب گفتم : اگه قراره هرکاری بکنید میرفتید آنکارا چرا اومدید مشهد !
- راستی راننده رو هم راضی کردیم , بعد از ظهر دیگه عشق تو ماشین !
حالم خوب نبود ! احساس میکردم قراره اتفاق بدی بیافته ! همشون چه آقا چه خانم وقتی من رو میدیدند خنده های معنا دار میکردند ! به دلم بد افتاده بود !
توکل به خدا , خدایا به دادم برس نمیدونم قراره اینا چیکار کنن !
شهید برونسی تنهام نزار

ادامه دارد


  • سیــــده گمنــــام

63 شهید امدند
تا بگویند امنیت امروز
مرهون خون ماست نه مذاکرات



+ داشتم سفره ناهار و جمع میکردم که اخبار اعلام کرد :
پیکر 63 شهید وارد کشور شدند از مرز شلمچه

یک نفری که بین جمع ما بود گفت :
" اَه ... کانال عوض کن حالم بد شد بابا چرا اعصاب آدم رو خراب میکنید سر سفره "

منم خودم رو زدم به نشنیدن فقط زیر لب زمزمه کردم :
شهید گمنام سلام , خوش اومدی مسافر من , خسته نباشی پهلوون

نمیدونم شاید مخالف حرف های من تو ادامه مطلب باشید شاید موافق
ولی واقعیت رو که نمیشه کتمان کرد


  • سیــــده گمنــــام

در بیـن تمامـی منتقدین آل سعــود انسان نماهایی وجود دارند که نه به فکـر حقـوق بشـر هستنـد
نه به فکـر انحــراف از اسلام حقیقی  و نه به فکـر عـزت و حیثیـت ایــران !
ایـن انسان نماها  که البتـه در اقلیـت هستنــد
تنها یـک هـدف را
در هجـوم رسانـه ای ایــن روزها علیه عربستـان سعـودی دنبال می کننــد !
آن هم پیونــد زدن وحشـی بودن ایــن موجودات
با تمامی اعــراب
که نتیجه گیــری کلی ایــن موضوع با عــرض معذرت با عــرض معذرت قطعــا
به اهل بیــت علیهم السلام ختــم خواهد شد !


مشکل ما با آل سعود است نه همه ی اعراب !
عرب و عجم بی معنی هستش !
در هر نژادی خوب و بد وجود داره ملاک برتری فقط تقواست !
احساساتتون رو کنترل کنیدو پازل دشمن رو کامل نکنید
مراقب باشیم ال سعود ستیزی ما به عرب ستیزی تبدیل نشود.
برخی پیام ها حاوی عرب ستیزی است که نتیجه اش تقویت جریان رویارویی شیعه و سنی و عرب و فارس می شود...
دقیقا همات استراتژی انگلیسی و امریکایی در مسیر سرگرم کردن مسلمانان.
لعنت بر ال سعود باید ترویج یابد نه ملت عرب

امام خامنه ای : به سعودی ها هشدار می دهم بینی آنها به خاک مالیده خواهد شد.

  • سیــــده گمنــــام

بسم الله
سلام الله علیکم
12 اسفند تولدمه...
از شانزده سالگی وقتی سر قبر هر *شهید گمنامی*  که هم سنم بود میرفتم
احساس می‌کردم قرابت و نزدیکی ای دارم با ایشان...
امیدوار می‌شدم که *شهید* می‌شم...
17 18 19 20 21 22 ...
اما الان دیگه دارم نا امید میشم...
سنّم داره رد میشه از سن شهدای جنگ....
نفس بزرگتر و قوی‌تر میشه...
خدایا ...
حســـــــین جان...
آقای من...
من باورم شده که فدای تو می‌شوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین
تا بزم روضــه‌های محرّم مـرا ببر در من بِدَم که آتش خاکسترم حســین


+ به حرمت این روزها که همه عزادار مادر هستیم تبریک نگویید , عاجزانه آرزو دارم برایم دعای شهادت کنید
+ زادروزم رو خیلی دوست دارم 12/12 , آرزو دارم همین روز روز شهادتم باشه در رکاب امام زمان
البته سال قمری 5 شعبان به دنیا اومدم روز میلاد جد بزرگوارم
+ همیشه دعاگوی همه اهالی رفاقت به سبک شهید هستم فراموشم نکنید

  • سیــــده گمنــــام

بـاران تهــران ,گـرد و غبـار اهــواز , سرما و برف و باران هـوای آذربایجـان
مانــع نشد از حماسـه حضــور ما !
ما پیــروِ آقایـی هستیـم که بــرای حفاظت از دیــن پیــکرش را سپــرِ بارانِ تیــرهای سه شعبــه کـرد !‌

کربــلا شهادت می دهــد



+ اهــواز معنــا کـرد غیــرت را !‌
از آسمـان غبــار ریخت , از گلوی مردمانش اللّه اکبــر
...

+یاد شهدا و جانبازان شیمیایی گرامی ! زیر گاز سارین و وی ایکس  مردانه جنگیدن برای اسلام
و حالا اهواز دوباره حماسه آفرید !
اهوازی نیستم اما افتخار میکنم

+ امــروز جهــان مخابــره کــرد : " ایستـادن فقط کـار آنهـاست "


راستی !!!

جمهوری زهرایی ما پابرجاست , وقتی که به دل نور بصیرت داریم

تا کور شود هر آنکه نتواند دید , صد شکر که نعمت ولایت داریم

از یمن وجود حضرت سید علیست, امروز اگر اینهمه عزت داریم


  • سیــــده گمنــــام


یه بابایی(اصلن منظورم اصغرفرهادی نیسااا!!)یه فیلم میسازه توش همه جوره میتوپه به همهء ارزشا میشه سنبل حقوق بشر بعد وقتی یه کارگردان بیاد از شهدا و ارزشای اسلامی بگه میشه مظهرشعارزدگی و نون خورحکومت!!
گلشیفته فراهانی اونطرف دنیا خودشو ل..ت میکنه میشه مظهر آزادگی و منتقد و آزادی خواه!! الهام چرخنده چادری میشه میگن چاپلوس و جوگیر!!
ﻓﻀﺎﭘﯿﻤﺎ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ " ﺁﺏ ﻭ ﻧﻮﻥ ﻧﻤﯿﺸﻪ"
ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ،
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ " ﺁﺏ ﻭ ﻧﻮﻥ ﻧﻤﯿﺸﻪ"
ﺭﺍﻫﭙﯿﻤﺎﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﯿﺎﻥ و به به چه بافرهنگ و همیشه درصحنه،
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺳﺎﻧﺪﯾﺲ ﺧﻮﺭﻫﺎ!!
ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮊﯾﮕﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸه ﻋﺸﻖ ﺑﻌﻀﯿﺎ
ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﻭ ﻫﯿﺎﺗﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﻣﻞ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺧﻮﺭ
تبریک اگه واسه عید غدیر و قربان باشه میشه عرب پرستی
اگه واسه کریسمس و ولن باشه میشه آخر باکلاسی و روشنفکری و اووووف بابا انلاینی
راستی:
آخه تو تابستون کی چادر سر میکنه؟میخای خفمون کنی؟
ولی خب تو زمستون میشه با ساپورت بیرون رفت.....
این طرز تفکره که نشون دهنده جهان سومی بودنه وقتی اندیشه توسعه نیابد فرهنگ توسعه نیابد
چگونه میتوان مملکتی را توسعه یافته خواند؟؟؟
وقتی برخی انقدر خود باخته اند چگونه میشود پیشرفت کرد؟؟


  • سیــــده گمنــــام

اخبار رسیده حاکی از اونه که

این تروریست تکفیری بعد از کشته شدن توسط دلاورمردان حزب الله ،

با دیدن چهره ی حوری بهشتی این شکلکی شده  :)))



+ این پست صرفا جهت آوردن لبخند بر روی سیمایتان بود !

خنداندن و لبخند مومن هم ثواب دارد :)

  • سیــــده گمنــــام

ما متولد هزار و سیصد و انقلابیـــــم..
تـولد سالهای کودکیمان را ، با مارش عملیات ها ، جشن گرفتیم ...
کم کم در بحران ِ روزهای انقلاب ، قَد کشیدیم ...
رفتن یاران خمینی را ، در روزهای تقویم زندگی مان ، نشان گذاشتیم تا فراموش نکنیم ،
به چه کسانی مدیونیم..

کربلای 5 و والفجر 8 ، از پرافتخارترین عملیاتهای رزمندگانمان شد ...
و زبان از بَیان حقایق کانال کمیل و نهر خَیِّن ، قاصـــــــــــــر...

با نام باکری ها بر خود بالیدیم ...
نام حاج احمدِ متوسلیان و حاج ابراهیم همت ، سوال امتحان اخلاقمان ، شد...
با دوکوهه اُنس گرفتیم ...
و بازی دراز ، ارتفاعات غیرت مردان سرزمینم را ، به رخ ِ دنیا کشید..
و در مـــرصاد ، با دشمن اتمام حجت کردیم...

دیری نپائید که خمینی بی تاب یاران شد و در واپسین لحظه های ناامیدی ،
سید علی ، قرار دل بی قراران شد...
و انقلاب دوباره به پا خاست...
آری ...
این تمام روزهای پرافتخار دهه ی شصت ما بود..
همان نسل انقلاب...
و تنها خدا میداند که ما ، قدمی از آرمانهای انقلابمان عقب ننشستیم و این روزها منتظر یک اشاره ی ولایتیم...
با شمایم ؛ ای نااهلان و نامحرمان !

مـــا همان متولدین هزار و سیصد و انقلابیم که همچنان باعزمی راسخ ، ایستاده ایم..


  • سیــــده گمنــــام

یکی از دوستانم بهم گفت و کلی به فکر رفتم

" الان دوره ای هست که همه چشمها به سمت مردم ماست به سمت شیعیانه.دوره ای که حضرت آقا نامه دادن به جوانان اروپا و از اونها خواستند بیان و با اسلام  آشنا شن و حالا همه نگاه ها به سمت مردمی هست که دارن برای خوشحالی پادشاه کشور همسایه خودشون شیرینی پخش می کنند در حالیکه مردم خود اون کشور فوت پادشاه رو به هم تسلیت میگن...بدتر از این اینکه داعشی ها دارن برای فوت ملک عبد الله شادمانی میکنن یعنی خود تروریسم...
برای این پادشاه همون بس که رهبر عزیز کشورمون هیچ اظهار تاسف و بیان تسلیتی برای مردم کشور و مقامات این کشور عرضه نکرده اون هم رهبری که با فوت نویسنده و یا شاعری در کشوراظهار تاسف میکنه.
بصیرت داشتن یعنی بدونی هر حرکت تو نمادی از مذهب تشیعه و تمام این دنیا چشم باز کردن تا ببینن توی شیعه داری تو کشورت چیکار میکنی؟؟ یعنی بدونی الان امام زمانت اینجا بود چه میکرد...امام زمان نیست بالا سرت ولی فقیهت که هست...
"

نظر شما چیه ؟

  • سیــــده گمنــــام

بسم رب الشهدا

نشسته ام کتاب "پایی که جاماند " را میخوانم ، میرسم به این خاطره :

شنبه 18 تیر ماه 1367-بغداد -زندان الرشید

از میان پنج مجروحی که از زندان شماره یک الرشید آورده اند ، وضعیت یکی شان وخیم است با ترکش خمپاره ، روده هایش پاره شده ، سینه و سرش هم آسیب دیده ،لهجه مازندرانی دارد . از بچه های لشکر 25 کربلا است .آدم ساکت و متین و کم حرفی است.اما وقتی حرف می زند ،عراقی هارا تا استخوان می سوزاند .ستوان عراقی بهش گفت: "پشیمانی ، میدانم " پاسدار در جوابش گفت : عاقبت اسارت حضرت زینب (س) اگه بیشتر از شهادت نبود کمتر نبود ، من پشیمون نیستم ، این شرایط تو جنگ برای هرکسی ممکنه پیش بیاد.اسارت ایمان و عقیده را عوض نمیکنه ، ایمان و عقیده را محکم میکنه ! فرمانده عراقی که سعی داشت امام رو مسبب همه گرفتاری ها و شکنجه های اسرا معرفی کنه با طعنه به مجروح مازندارانی گفت : قراره شما تو عراق چه پیامی را به ما برسانید ، حالا خمینی کجاست که بیاد کمکت کنه ! با این وضعی که داری میخوای چیکار کنی ، با این زخم های شکمت چه کار میکنی ، اینجا خمینی می تونه کمکت کنه یا رئیس القائد الصدام ؟ مجروح ایرانی که رمق نداشت لب های تشنه اش را به هم فشرد نم دهانش را به زور قورت داد در جواب سرهنگ گفت:فقط میتونم جواب شما رو با یه شعری از نهج البلاغه مولا و

مقتدایم آقا امیرالمومنین بدم

امام علی می فرمایند :

فـان تسـالینی کیـف انــت فاننـــــی

صبــور عـــــلی ریـــب الزمـان صلیـــب

یعـــز علـــی ان تـــری بــــی کآبـــــة

فیشـــــمت عـــاد او یسـاء حبیـــب

"نامه 36 نهج البلاغه ، اگر بر من بپرسی چگونه ای بر سختی روزگار ، میگویم بسیار شکیبا و توانا هستم دشوار است بر من که غم و اندوهی در من دیده شود تا دشمنی شاد و یا دوستی اندوهگین شود "

سرهنگ مات و مبهوت از جواب مجروح مازندرانی فقط نگاهش میکرد . از قیافه و حالاتش پیدا بود انتظار جواب به این زیبایی را نداشت . احساس کردم مثل بادکنکی که بادش را خالی کنند سرنگ پنچر شده بود ! اورا نزدند . سرهنگ با هیچ یک از اسرا بحث نکرد و از بازداشتگاه خارج شد .مجروح مازندارانی درآن گرمای سوزان قرآن تلاوت میکرد فردای آن روز ، نزدیک غروب جوهره صدایش به ته رسید و شهید شد . او تزکیه شده و تکامل یافته مکتب امام علی (ع) و پاسدار وفادار امام بود . در و دیوار آجری زندان الرشید هیچ گاه دشمن شناسی و بصیرت اورا فراموش نخواهند کرد .قرآن و نهج البلاغه در شریان ها و مویرگ هایش جریان داشت .

+وقتی این مطلب رو خوندم چنان حالم منقلب شد و عرق شرمی به روم نشست که فقط برای یک لحظه که شده احساس خفگی کردم ، منی که ادعا میکنم محب و شیعه مولام امیر المومنین هستم با نهج البلاغه انس ندارم . بلافاصله رفتم کتابفروشی یه نهج البلاغه خریدم البته از نوع جیبی ، که همه جا همراهم باشه بتونم استفاده کنم چه دانشگاه ، چه تو ماشین ، چه منزل ....

شروع کردم دارم هر روز میخونم ، واقعا شیرین و لذت بخش

این خاطره از کتاب درس بزرگی بود برای من !

+ بعضی از کلیپ ها اینقدر قشنگ هستند که هرچه قدر نگاه کنی فقط هر ثانیه اون درس بزرگی هستش و از نگاه کردن سیر نمیشیم

مثل این کـیـلـیـپ



  • سیــــده گمنــــام