رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

سدیر صیرفی نقل میکند

به همراه مفضل ابن عمر و ابو بصیر و ابان ابن تغلب وارد خانه امام صادق علیه السلام شدیم.

ناگهان دیدیم که حضرت روی زمین نشسته است در حالیکه مانند مادری که فرزندش از دنیا رفته

باشد گریه میکند و گونه هایش دگرگون شده است و اندوه تمام وجودش را فرا گرفته است و دیده

گانش پر از اشک است و این جملات را با خود زمزمه میکند

سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی

سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ 

فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی‏ عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا

إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ

نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِک‏

«اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.اى آقاى من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدى پیوند داده،و فقدان یکى پس از دیگرى جمع و شمار را نابود کرده است، من دیگر احساس نمیکنم اشکى را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‏اى را که از مصائب و بلایاى گذشته از سینه‏ام سر مى‏کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسّم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر و سخت‏تر و ناآشناتر است، ناملایماتى که با غضب تو در آمیخته و مصائبى که با خشم تو عجین شده است »

سدیر میگوید: 

چون حضرت را در این حال دیدیم قلبمان چاک چاک شد و به نظرمان رسید که مصیبت بزرگی به حضرت وارد شده است که این چنین میکنند. نزدیک تر رفتیم و عرض کردم : آقا جان چه اتفاقی افتاده که اشک شما را روان کرده است ؟حضرت آه سوزناکی کشید و فرمود :

امروز صبح در کتابی که اتفاقات گذشته و آینده در آن است

و در دست رسول الله صلی الله علیه و آله و اهل بیت اوست نگاه میکردم

و به فصلی از آن رسیدم که مربوط بود به امام قائم و میلاد و غیبت و تأخیر ظهور

و طول عمر شریفش و بلاهایی که به مومنین میرسد و شک و تردیدی که به خاطر

طولانی شدن غیبت در وجودشان ایجاد میشود  و با خواندن این مطالب چنان رِقَت و

اندوهی وجود مرا فرا گرفت که به این روز افتادم ...


کمال النعمه و تمام النعمه (محمد ابن علی ابن بابویه) / جلد 2 / صفحه353

 

 

 

  • سیــــده گمنــــام

نظرات  (۵)

کاش ما هم چنین حالی داشتیم در فراق یار...
  • تب باران
  • خداوند توفیق دهد دعای غریق را بخوانیم . 
    اللهم عجل لولیک الفرج ...
  • نجمه محروقی
  • اوضاع واقعا گریه آوره

    فقط نمی فهمیم

    شاید چون از بچگی تو همین وضعیت بزرگ شدیم

    .

    البته نه این حرف خیلی غلطه

    کجا ما بچه بودیم جامعه اینقدر خراب بود؟!

    پاسخ:
    سلام نجمه جان
    خوش اومدید
    گریه آور من که دارم دیوانه میشم
    خیلی داریم راحت زندیگ مکنیم خیلی !!!
    شرممون نیست که آقامون نیومده و معلوم نیست که من تا کی زنده ام
    اصلا با این همه گناه چرا نمیتونم آقارو ببینم
    فکر میکنم دیوانه میشم
  • نجمه محروقی
  • خوش به حالت که این احساس رو داری...
    پاسخ:
    سلام
    خدا هیچ منتظری رو اینقدر منتظر نذاره

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی