رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

هو الرحمن الرحیم

مدت‌ها بودمی‌گفت می‌خواهم به سوریه بروم
اما به خاطر شغلم به من اجازه نمی‌دهند تلاش زیادی کرده بود
تا اعزام شود چند روز قبل از اعزام به من گفت می‌خواهم به سوریه بروم
من هم گفتم خیلی خوب است و موافق هستم
تا زمان شهادت ایشان تصور می‌کردم مانند
گذشته برای تبلیغ و انجام امور فرهنگی به سوریه می‌روند
یکی از خادمان حضرت معصومه(س) نقل می‌کرد
همسرم را در خواب‌دیده و از او پرسیده که آیا در آنجا به شما سخت نمی‌گذرد
که شهید قلی‌زاده هم جواب می‌دهد
نه اینجا با همه شهدا جمع می‌شویم و خدمت امام زمان(عج) می‌رسیم

 

خادم حرم حضرت معصومه (س) و مدافع حرم شهید محمدعلی قلی‌زاده

 

 

✍️آیت‌الله بهجت (ره) :

حضرت معصومه (ع) از قبیل امامزاده‌های مطلق نیست ـ که هنگام زیارت او زیارت‌نامه مطلق امامزاده‌ها خوانده شود، بلکه زیارت مخصوص به خود دارد ـ زیرا در روایت است: «مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنةُ؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌گردد» خیلی کلمه بزرگی است! 

در محضر بهجت، ج۲، ص۱۳۷

 

✨میلاد حضرت معصومه (ص) و روز دختر بر همه‌ی زنان و دختران مبارک✨

 

  • سیــــده گمنــــام

هو الرحمن الرحیم

رضا سگه یه لات بود تو مشهد
یه روز داشت میرفت تو دعوا شهیدچمران دیدش،
دستش گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه
به غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت به جبهه
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و
با دستبند آوردنش تو اتاق شهید چمران،
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران
وقتی دید که شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه
یه دفه داد زد کچل با توأم!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت : چیه ؟ چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید
آقا رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه:
میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده ای، چیزی!
شهید چمران : چرا؟
آقا رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده
تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
شهید چمران: اشتباه فکر میکنی.!یکی اون بالاست
هرچی بهش بدی میکنم
نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده.هی آبرو بهم میده
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون شم
آقا رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد،
آقا رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد
صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد


آری آقا رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید... !

 

 

چقدر رفیق هستید با دکتر چمران ؟! مناجات های دکتر رو خوندید !

یک مناجات یادگاری زیر همین پست بنویسید تو نظرات
بقیه بخونن و استفاده کنند 

 

  • سیــــده گمنــــام