رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

نوجوان 13 ساله شهید علیرضا محمودی پارساست که چند روز قبل از شهادتش گرفته شده که معصومیتی خاص رو تداعی می کنه چند فرازی از توبه نامه ی ایشون رو اینجا ذکر می کنیم؛ فقط قبل از خوندن یادمون باشه که این توبه نامه کسی است که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی نگران ترک اولی هایی است که ازش سر زده …
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم… 
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم… 
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم… 
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم… 
از این که مرگ را فراموش کردم… 
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم… 
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم… 
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم… 
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند… 
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم… 
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم… 
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم… 
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم …
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید....
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند… 
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود… 
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری… 
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم… 
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند… 
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم… 
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم.... 
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم… 
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم… 
از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم… 
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم…

فرازهایی از وصیت نامه شهید:

پدر و مادر عزیزم می دانم که برای من سختی های زیادی دیده اید و بی خوابی ها کشیده اید. من شما را خیلی دوست داشته و دارم ولی بدانید که من خدا و اسلامم را از شما بیشتر دوست دارم. خواهش می کنم که در مصیبت من گریه نکنید و اجر خودتان را ضایع نکنید و فقط طول عمر امام عزیز را از خدا بخواهید و در عزای من جشن وصال خدا را برپا کنید. و جشن شادی برپا کنید


  • سیــــده گمنــــام

نظرات  (۷)

حرفی در مقابل این بزرگی نیست ...

سلام

خداقوت

دعامون کنید ...
پاسخ:
سلام علیکم
محتاج دعاییم فراوان
همیشه دعا گوی اهالی رفاقت به سبک شهید هستیم فراموش نمیشید
  • کمی بودن ...
  • کسی که دینش رایک دستی بگیرد
    خدای متعال نیزبه اوتوجهی نمی کند.
    ایت الله حق شناس
    شهدا
    حقیقت رو پیدا کردند
  • ... یک بسیجی ...
  •  

    امروز برای شهداء وقت نداریم

    ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

    با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

    ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

    چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

    اندازه یک قبله دعا وقت نداریم

    در کوفه تن ، غیرت ما خانه‌نشین است

    بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم

    تقویم گرفتاری ما پر شده از زرد

    ای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم

    هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم

    خوب است ، ولی حیف که ما وقت نداریم

     

    لحظه هاتون زهرایی
  • بهشت زودهنگام
  • وای تموم وجود آدم به لرزه در میاد وقتی می بینه یک نوجون از عرفا هم عارفتره...
    خدایا من کجام!!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی