رفاقت به سبک شهید

()

رفاقت به سبک شهید

جوانی عکس خودش را نزد امام(ره) فرستاد وگفت:
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید
امام نوشتن:
«انا لله و انا اِلیه راجعون»
ما مال خدائیم!
آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمیکند...

بایگانی

هو الرحمن الرحیم
 

پیر مرد 70 ساله بود , پشت خط، مسئول ایستگاه صلواتی بود
محاسنی سفید و چهره ای نورانی داشت . بسیجیان به او «بابا صلواتی » می گفتند
و گاهی به شوخی می گفتند: «بابا امروز نور بالا می زنی!»
واقعا چهره ای دوست داشتنی و شخصیتی مجذوب کننده داشت
از گفتار و رفتارش لطف و عطوفت می بارید . چهارماه بود به مرخصی نرفته بود
هر وقت علتش را می پرسیدیم
می گفت: «چرا به مرخصی بروم؟ من آمده ام در خدمت رزمندگان باشم . عمرم را کرده ام
این آخر عمری از خدا خواسته ام شهادت را نصیبم نماید
آرزو دارم شهید شوم و مانند امام حسین علیه السلام سرم از بدن جدا شود و بر نیزه قرار گیرد .»
از نظر ما، محال بود این آرزوی باباصلواتی برآورده شود
تا این که یک روز هواپیماهای دشمن منطقه را بمباران کردند
یک راکت به ایستگاه صلواتی اصابت کرد . پیرمرد به شهادت رسید
وقتی به کنار جنازه سوخته اش رسیدیم; سر در بدن نداشت
دو روز بعد بچه ها سر باباصلواتی را در نیزارهای اطراف رودخانه پیدا کردند
او به آرزویش رسیده بود!

مشق های آسمانی، مجموعه خاطرات فرهنگیان ایثارگر، ص 48

 

 

نوحه خوانی کویتی پور در جمع گردان های لشکر ده سیدالشهدا، قبل از عملیات کربلای چهار
 

+این مدت نبودم نه اینکه کار داشته باشم یا پرستاری پدر باشه و یا خیلی چیزهای دیگه ... نه !
اخه همش این مدت به خودم میگفتم باشه شب قدر میاد فرصت هست
فاطمیه میاد
عاشورا میاد
خوب جبران میکنیم دیگه ...
یادم رفت !! یه چیز مهم یادم رفت اینکه همیشه انبیا و خدا و ائمه ناظر هستند
به یه شخصی میگن چرا فلانی اینقدر پیر شده ؟! تو جواب بهش میگن یه بچه ناخلفی داره
که آی داره اذیت میکنه دارن دقش میدن بچه هاش , اینقدر ادا درمیارن این بچه ها
تا پدرشون رو سکته ندن ول نمیکنن که
پدر خیلی بچه هاش رو دوست داره , 
نگاه کنم ببینم من برای امام زمان اینطور نیستم که ....
ببینم این شب ها که میرم مجلس با دل و قلب میرم یا فقط از روی عادت !
همش مرور کردم ببینم چیکار کردم اخه ...
همش میگفتم بعد از این دهه بازم تو این قافله هستم یا نه ! یا منم دست این دل رو گرفتم
شبانه از این خیمه زدم بیرون ؟!
اخه خیلی ها از خیمه زدن بیرون
مگه نه اینکه کل ارض کربلا کل یوم عاشورا
منم نکنه رفتم بیرون توهم برم داشته که هنوز تو قافله هستم ؟

 

 حجت‌الاسلام پناهیان

حسین(ع) هر محرم به دل‌های ما می‌آید و می‌فرماید:
«می‌خواهم با یزید دلت مبارزه کنم؛ تو فقط مانعم نشو، بگذار کارم را انجام دهم»
اما کوفیان دل ما نمی‌گذارند حسین کارش را تمام کند.
یعنی ما معمولاً در مقابل حسین(ع) مقاومت می‌کنیم.

فدایش بشوم که دوباره سال بعد می‌آید: من حسینم! آمده‌ام دلت را آباد کنم...


اگه کسی از دوستان و بزرگواران آذری زبان هستند گوش کنند
پای درس استاد سلامتی دریافت

بازم اگه کسی دوست داشت گوش کرد متوجه نشد بگید براتون ترجمه کنم

  • سیــــده گمنــــام

نظرات  (۱۶)

  • دردنوشته های جوانی ام
  • صلی الله علیک یا اباعبدالله.
    از اینکه هنوز هستند بانوانی چون شما
    که 
    عرصه فرهنگ شهادت و ایثار را بر امیال و ارزوهای دخترانه اش ترجیح میدهد.
    بسی خرسندم و خداوند رو شاکر.
    ممنون میشم با من هم سر بزنی.
    با بررسی صحت و اعتبار چارلز دیکنز در رابطه با امام حسین علیه السلام بروز هستیم.
    پاسخ:
    ممنونم از حضورتون 
    چشم حتما میخونم ان شالله 
  • فاطمــ♥ـــ♥ـــه
  • سلام
    وب خیلی خوبی داری...



    خوشحال میشم اگر به من هم سربزنی...
    www.takgem.ir

    من که به نظرم اصلا وارد این قافله نشده بودم که حالا بخوام خارج بشم:(
    یاعلی
    پاسخ:
    همه ما زیر پرچم و محبت اهل بیت هستیم 
    کاش ما را هم به آرزو مان برسانند



    پاسخ:
    عاقبتتون شهادت بحق رقیه امام حسین 
    باسلام و ادب
    باتشکر از همراهی شما
    بسیار عالی
    اجرکم عندالله
    التماس دعا
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام علیکم
  • نجمه خانم
  • سلام 
    دختر زیادی مثبت 
    خوبی سید جون؟
    پاسخ:
    سلام عزیز دل 
    کی من ؟؟؟ کاش ان شالله روزی برسه که بشم نجمه جان 
    شکر الحمدالله شما خوبی خانم ؟ 
    خوش به حال اونایی که خوب میخرنشون!!!
    پاسخ:
    دقیقا
  • د‌ل‌باخته ..
  • دلتان آباد ان شاءلله
    پاسخ:
    همچنین بزرگوار
    سلام
    خداقوت

    سلام خدا بر شهیدان
    پاسخ:
    سلام علیکم
    عاقبتتون شهادت
  • قاسم صفایی نژاد
  • ممنون از پست‌های عالی راجع به شهدا
    پاسخ:
    ممنونم از حضورتون 
    سلام بربانوی گمنام عزاداری ها قبول ...
    حرف اقای پناهیان واقعا درستهوواقعا همیشه محرم که میشه  یه حس خاصی بهم دست میده  به گذشته نگاه می کنم و دلم می خواد اینده ی خوب و خدایی برای خودم ترسیم کنم ولی انگار بعداز روز دهم  
    سرد میشم تموم میشه همه چی .یادم که میاد تصمیمات خوبمو تومحرم گرفتم ولی چه فایده که بعدش درمقابلش سست میشم 
    چکارمیشه کرد که این حس ازبین نره؟
    پاسخ:
    سلام بر محیای عزیز عزاداری های شما هم قبول باشه عزیز دل
    اعمال ورفتار ما در حال عبادات ما تاثیر گذار هستش چه بسا یک گناه به ظاهر کوچک باعث میشه که توفیق نماز شب پیدا نکنیم توفیقات انسان نتیجه اعمال ورفتار انسان ونیاتش هستش بهتره با یاد کردن گناهان گذشته به درگاه الهی توبه کنیم وذکر شریف استغفرالله ربی واتوب الیه را بسیار بگیم که اثرات شگرفی در این ذکر شریف پنهان هستش
    نیکی به پدر ومادرباعث تقویت ایمان ما وباعث توفیقات بسیاری در زندگی ما میشه خصوصا اینکه دعای پدر ومادر در حق فرزند مستجاب هستش از آنها بخواهیم که برای ما دعا کنند
    تا میتونید توسل داشته باشید به امام زمان
    و همیشه دائم الوضو باشید
    سلام مومن. جزاکم الله خیرا

    عزاداری ها قبول....


    به قول شاعر:
    "باز شرمنده ام از این سر باقی مانده...."


    کاش ما را هم به زور هم شده، تو خیمه نگه دارند....برای ما هم دعا کنید لطفا

    عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
    یا علی
    پاسخ:
    سلام علیکم
    همچنین بزرگوار
    کاش شما هم مارو دعا بفرمایید
    علی یارتون
  • علیرضا بیگدلی
  • سلام
    خدا قوت
    پاسخ:
    سلام علیکم

    من حسینم آمدم دلت را آباد کنم 
    اینم رزق امشب ما 

    سلام 
    التماس دعای فرج 
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام علیکم
    علی یارتون خواهرم
  • ♥سرباز شیعه♥
  • خیلی خیلی ممنون
    پاسخ:
    منماز حضور شما ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی