هو الرحمن الرحیم
بعد ازعمل جراحی در آبادان حاج رضا را به تهران اعزام کردند
مدتی در بیمارستان نیروی دریایی بستری بود که دوستان و همرزمان
او اظهار محبت و لطف فراوان کرده و دسته به دسته به عیادتش می آمدند.
وقتی که یکی از دوستانش به او می گوید وضع جسمی ات خوب است یا نه
اظهار می دارد این دکترها ما را مرخص نمی کنند
ما باعث مزاحمت جمهوری اسلامی هستیم
چون برای ما پول خرج می کنند و ما باید برای انجام وظیفه به جبهه برویم
درهمین زمان نیز برادران سپاه و دوستان و همرزمانش به عیادت وی می آمدند
و او سفارشات لازم را به آنها می نمود
خصوصا به نیروهای گردان سفارش می کرد که مبادا قصور و کوتاهی در مورد
جنگ روا بدارند و در ایام فراغت با مادرش صحبت می کرد
و او را به صبر وشکیبایی دعوت می کرد و وقتی از او سوال می شد که
جراحتت درد دارد جواب می داد اینها درد نیست وهیچ وقت اظهار ناراحتی
نمی کرد و اضافه می کرد که خواست خداوند بود که گناهان من پاک شود
شهید حاج رضا شکری پور
*یک وقت هایی؛ بعد از دو شب نماز شب!
بعد از چند روز روزه مستحبی! بعد از چند روز تسبیح چرخاندن!
بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی!
و ...
کلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان رو نمی بینیم!؟
کلی هم خودمون رو تحویل میگیریم!
شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که به به چقدر نورانی شدیم!!
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه، خالص بشه برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه...
به قول حاج حسین یکتا؛
اون پولخوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
دونه درشت بشیم ، خالص بشیم!
امام زمان ماموریت هاشو به ما بسپاره!
تمام امید امام زمان(عج) ما هستیم...
که شهید نیکو کلام در حاج عمران بهش میگفتن!
چرا یک روز تیربار!
یک روز آرپی جی!
یک روز ...
یک روز ...
گفت: به من میگن کجا برو!!
به ما هم میگن!؟
جانمونیم
فقط یه یه لحظه تصور کن ،فکر کن امام زمان بهمون برگه ی ماموریت بده!